توضیحات
رمان بهشت من داستانی درباره خسته از تعصبات خانوادگی و به دنبال عشق واقعی است… دختری که برای رسیدن به مرد مورد علاقش هر کاری میکنه و حتی با وجود افکار قدیمی خانوادش بازم از عشقش دست نمی کشه… مردی که سال ها برای بی حسی قلبش تلاش کرده و در اخر اسیر عشق دخترک میشه…
اسم رمان: رمان بهشت من
نویسنده این اثر: زهرا قلنده
ژانر رمان: عاشقانه، هیجانی
گوشه ای از داستان دانلود رمان بهشت من
عصر پنجشنبه بود و از بیکاری کلافه شده بودم. آیسا بهم قول داده بود بعده کلاسش بیاد دنبالم با هم بریم برتون و هنوز نیومده بود. جلو اینه ایستادم و دستی به موهام کشیدم. حالتشو دوس داشتم و گاهی وقتا پیش خودم فکر میکردم چی میشد اگه از ایران میرفتم و میتونستم ازادنه موهامو بریزم بیرون…. یا تا هر وقت که دلم میخواد بیرون بمونم و برم مهمونی.
آه عمیقی کشیدم. چیزایی برام آرزو بود که دوستام هر روز تجربش می کردم. ولی اگه یه بار اینا رو جلو مامان بابام می گفتم، قیامت به پا میشد. حالا باز خوبه ایسا اونقد باهاشون حرف زد که راضی شدن گوشی داشته باشم. به ایسا فکر کردم و بازم حسرت خوردم. درسته 22 سالش بود، اما خیلی بزرگتر از سنش می فهمید و اونقد خوب بود که مامان بابا کلی بهش آزادی داده بودن و ختی ماشین براش خریده بودن. اما من چی…
کلافه نگاهمو از خودم گرفتم و با برداشتن کیفم از اتاقم زدم بیرون. فقط مامان خونه بود و از پله ها رفتم پایین: مامان؟ ایسا نیومد؟
صداش از آشپزخونه اومد: نه هنوز. چقد هولی تو بچه. تو سالن نشستم و باز به فکر فرو رفتم. خانوادم و طرز تفکرشون چیزی بود ه همیشه ذهن منو درگیر می کرد.
منم مثل خیلی از دوستام، زمانای زیادی رو با خوندن رمان میگذرونم.
من هیسهای جدیدی از صفحه به داستان تکصفحهای که میخونم تزریق شده.
منم مثل خیلی از دوستام، زمانای زیادی رو با خوندن رمان میگذرونم.