توضیحات
رمان بر باد رفته، با اظهار عشق اسکارلت اوهارا به اشلی ویلکز آغاز میشود. اشلی میخواهد با ملانی همیلتون دخترخالهاش ازدواج کند. اسکارلت با شنیدن این خبر تصمیم میگیرد که عشقش را به اشلی ابراز کند. زیرا فکر میکند اشلی به این دلیل میخواهد با ملانی ازدواج کند که از ازدواج با او ناامید شده است. اشلی عشق اسکارلت را رد میکند. در این میان…
اسم رمان: رمان بر باد رفته
نویسنده این اثر: مارگارت میچل
ژانر رمان: عاشقانه، خارجی
گوشه ای از داستان رمان بر باد رفته
اسکارلت اوهارا زیبا نبود، اما مردانی مثل دوقلوهای تارلتون که شیفته جذابیت او بودند کمتر متوجه این نکته می شدند. در چهره اش آمیزه ای از سیمای ظریف و اشرافی مادری فرانسوی و صورت متین و شاداب پدری ایرلندی مشاهده می شد. ترکیب چانه و آرواره اش سیمایی جذاب به وجود می آورد.
از چشم هایش سبزی روشنی بیرون می ریخت که از رنگ میشی فاصله می گرفت و مژگان زبر و سیاهش در انتها کمی برگشته به نظر می رسید. ورای آنها، ابروهای پرپشت و سیاهش اریب به سوی بالا امتداد یافته، خطی شگفت انگیز بر پوست سفید ماگنولیایی او می کشید.
پوستی از آن دست که زنان جنوبی به آن افتخار می نمودند، و از آنها در مقابل آفتاب داغ جورجیا با کلاه توری و دستکش، به شدت محافظت می کردند. در بعداز ظهر یکی از روزهای نشاط انگیز آوریل سال 1861، اسکارلت همراه استوارت و برنت تارلتون در ایوان سرپوشیده تارا، خانه اربابی کشتزار پدرش، در سایه ای خنک نشسته بود.