| یکشنبه 30 شهریور 1404 | 08:33
رمان خوان
دانلود رمان
رمان بازم کنارتم از مرضیه قنبری
  • نام: رمان ب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مرضیه قنبری
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 775

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان بازم کنارتم از مرضیه قنبری با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

سهیل عاشق نیلوفر افخم و خانوادشو تحت فشار قرار می‌دهد تا برن خواستگاری شقایق… خانواده سهیل بخاطر بی بندوباری شقایق قبول نمیکنن برن خواستگاری و شقایق و پدرش هم بهشون برمیخوره و شقایق رابطشو با سهیل قطع میکنه, حالا سهیلی که از مادر کینه به دلش نشسته و از او بدش میاد، از سر لجبازی بامادر میره خواستگاری تینا از اقوام مادری که همیشه…

 خلاصه رمان : بازم کنارتم

کامبیز تکیه اش را به ماشین دودی رنگش داده و نگاهش به ساختمان روبرویش بود. خیلی طول نکشید که در باز شد و سهیل بیرون آمد. با پلیور سفید و شلوار جینی که به تن داشت خوش تیپ شده بود. با چند قدم به کامبیز نزدیک شد و مردانه دست دادند. لبخندش بی حال و غیر واقعی بود که کامبیز دوستانه به شانه اش نواخت چطوری؟ میبینی! سوار شو بریم سهیل اتومبیل و دور زد و کامبیز لحظه آخر قبل از این که سوار بشود، نگاهش به پنجره طبقه دوم کشیده شد. پرده ای که کنار رفته بود ناشیانه پایین

لغزید و لبخندی محو روی لب های کامبیز نشست. کنار سهیل که قرار گرفت شیشه را کمی پایین داد و نسیمی خنک داخل دوید. هوا یهو گرم شد. انگار نه انگار آخرین روزهای زمستونه. سهیل نفس عمیقی کشید و هیچ نگفت . تغییرات آب و هوا آخرین چیزی بود که می توانست درباره اش فکر کند. روزهایی که ذهنش پر بود از افکار رنگارنگ کامبیز شروع به حرکت کرد و پرسید: چی شد امروز آفتاب غروب نکرده اومدی خونه؟ بابا امروز شرکت بود. اومدم بعد از هشت روز رفیقم و ببینم. کامبیز نیم نگاهی به او

انداخت و بار متوجه ر تو به خاطر رفیقت از کارت نمی زنی. این ها رو واسه یکی بگو باور کنه. لبخند سهیل عمیق تر شد و در حالی که درون می گشت گفت: باید بریم این کارت ها رو هم پخش کنیم. خب، پس این و بگو. حالا کدوم طرفی برم؟! -برو سمت ستارخان کامبیز پایش و روی پدال گاز فشرد و سهیل سی دی را که در پی یافتنش بود درون پخش گذاشت. طولی نکشید که صدای گرم خواننده به گوشش طنین انداخت. کامبیز حین رانندگی، نیم نگاهی به صورتش انداخت: خبری ازش نیست؟ سهیل شیشه را کمی پایین داد و…

خلاصه کتاب
سهیل عاشق نیلوفر افخم و خانوادشو تحت فشار قرار می‌دهد تا برن خواستگاری شقایق... خانواده سهیل بخاطر بی بندوباری شقایق قبول نمیکنن برن خواستگاری و شقایق و پدرش هم بهشون برمیخوره و شقایق رابطشو با سهیل قطع میکنه, حالا سهیلی که از مادر کینه به دلش نشسته و از او بدش میاد، از سر لجبازی با مادر میره خواستگاری تینا از اقوام مادری که همیشه...
خرید کتاب
رایگان
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=7023
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • بهاره
    9 آذر -622 | 00:00

    انتقالدهندگان داستان‌های خلاق و مهارت‌نمایانی هستند که بخشی از نوع فکر‌کردن من هستند.

  • توران
    9 آذر -622 | 00:00

    هیچ چیز بهتر از خوندن کتاب‌های جدید نیست ولی رمان‌ها برای من، همیشه جا خالی ویژه دارن.

  • حامد
    9 آذر -622 | 00:00

    چه ابزاری می‌تونه به من کمک کنه که بتونم فایلهای رمان دونلود شده خودم رو سازماندهی کنم؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!