| جمعه 28 شهریور 1404 | 22:50
رمان خوان
دانلود رمان
رمان آمیخته به تعصب از رضوانه
  • نام: رمان آمیخته به تعصب
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: رضوانه
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1643

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان آمیخته به تعصب از رضوانه با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

شیدا دختریه که در کودکی مامانش با برداشتن اموال پدرش فرار میکنه و اون و برادرش شاهین که چند سالی از شیدا بزرگتره رو رها میکنه و این اتفاق زندگی شیدا و برادر و پدرش رو خیلی تحت تاثیر قرار‌ میده، پدرش مجبور میشه تن به کار بده، آدم متعصب و عصبی ای میشه و مدام شیدا رو که دختری آروم و بی دردسر بود محدود میکنه و این محدودیت ها به حدی میرسه که شیدا طغیان میکنه و…

خلاصه رمان : آمیخته به تعصب

استاد وارد کلاس شده و مهلت هرگونه حرفی را از آن ها گرفت و من هم با همان بی حوصلگی که به خاطر بهم خوردن قرار بیرون رفتن بعد از ظهرمان دچارش شده بودم.به تخته و استادی که کلمه ای از حرف هایش را نمی فهمیدم خیره ماندم. بیست و یک سالم بود و هنوز هم برای یک بیرون رفتن ساده باید کلی دروغ و دغل می بافتم و تحویل می دادم و با این همه باز هم گاهی اوقات همچون الان تمام نقشه هایم نقش بر آب میشد. و از همه دردناکتر این بود که من احمق در برابر این همه ناحقی و ظلمی که شاهین با تعصبات بی دلیلش بر من روا می داشت سکوت می کردم و به او اجازه ی

پیشروی در تندروی هایش می دادم. شاید حق با دوستانم بود و باید برای یک بار هم که شده در مقابل او می ایستادم و از استقلالی که سال ها حسرت به دل داشتنش مانده بودم دفاع می کردم. نیم نگاهی حواله ی فریماه و مهرسانا و بهنوش که سرگرم نوشتن جزوه بودند کردم و آه حسرت باری کشیدم. آخرگناه من چه بود که نمی توانستم همچون آن ها یک زندگی معمولی و بی دردسری داشته باشم و از کوچکترین چیزها که حق طبیعی ام بود لذت ببرم؟ منی که از زمان شناخت خودم هیچ اجازه ای مبنی بر تنها بیرون رفتن و وقت گذراندن با دوستانم را نداشتم باید با این حجم از نداشتن آزادی چه می کردم؟

با ضربه ی آرامی که فریماه به پهلویم زد از فکر بیرون آمده و سوالی نگاهش کردم که لبخند دلگرم کننده ای به رویم زد و آرام پچ پچ کرد: -اگر تو نتونی بیای ما هم امروز نمیریم.میزاریم برای یک وقت دیگه که توهم باشی و چشمکی به من و مهرسانا و بهنوش که داشتند نگاهمان میکرد زد و دوباره مشغول نوشتن شد. لبانم از دیدن معرفتشان طرحی از لبخند گرفت و میان همه ی عقده هایم خدا را بابت داشتن دوستان همدلی چون آنها شکرکردم. بعد از اتمام کلاس دوم زمان استراحتمان تا کلاس بعدی را به بوفه ی دانشگاه رفتیم. بچه ها هرکدام چیزی سفارش دادند و من که هنوز از اتفاق صبح دمغ بودم…

خلاصه کتاب
شیدا دختریه که در کودکی مامانش با برداشتن اموال پدرش فرار میکنه و اون و برادرش شاهین که چند سالی از شیدا بزرگتره رو رها میکنه و این اتفاق زندگی شیدا و برادر و پدرش رو خیلی تحت تاثیر قرار‌ میده، پدرش مجبور میشه تن به کار بده، آدم متعصب و عصبی ای میشه و مدام شیدا رو که دختری آروم و بی دردسر بود محدود میکنه و این محدودیت ها به حدی میرسه که شیدا طغیان میکنه و...
خرید کتاب
25,900 تومان
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=10441
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • بهراد
    9 آذر -622 | 00:00

    رمان برای من هرگز خسته‌کننده نیست. تا به حال موفق شدم همه صفحات یه رمان رو تموم کنم.

  • بنفشه
    9 آذر -622 | 00:00

    معمولاً من الان که خسته شدم، یه رمان ترسناک یا جنایی میخونم، پر از مخوف و مرموزه!

  • آیین
    9 آذر -622 | 00:00

    من باید بگم که رمان خوندن واقعاً حس خوبی بهم میده.

  • بهشاد
    9 آذر -622 | 00:00

    می‌تونید برای من سایتی بگید که بتونم باهاش رمانهای ایرانی رو دانلود کنم؟

  • ترزا
    9 آذر -622 | 00:00

    حتماً باید به دوستام بگم که این صفحه یک رمان به کاربرانش ارائه میدهو و انتخاب کردن تجربه خوبی بود.

  • جانان
    9 آذر -622 | 00:00

    سلام، به نظر شما فایل رمانی با چه کیفیتی بهترین در کیفیت زیاد مصرف پستی هست؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!