توضیحات
کای دیپ از احساسات خالیه
اون وقتی حساب و کتابهای مالی رو تا آخرین پنی بدست میاره خوشنود میشه، اما برای اون خبری از احساسات بزرگ و مهم نیست اون فکر میکنه که نقصی داره. خانوادهش بهتر میدونن که اوتیسمِ اون بدین معنیه که احساسات رو به طریقهی متفاوتتری تجربه میکنه همون موقع،ازمه ترن،دختر دورگهای که توی محلههای زاغهنشین شهر هوشیمین زندگی میکنه،احساس میکنه به جایی که هست تعلق نداره.وقتی فرصتی براش فراهم میشه که ..
نام این اثر: آین کای
نگارنده: بهار
سبک: روانشناسی
قسمتی از رمان آین کای
بدون گفتن حرفی چرخید و به سمت خیابون راه افتاد. میخواست بره موتور رو بیاره از مه این طور فکر می کرد.
«میخوای من هم باهات بیام؟» از مه پرسید بدون جواب به سادگی راه رفتنش رو ادامه داد، سینه سپر کمر صاف مثل آدمکشی که از آخرین ماموریتش بیرون اومده تا زمانی که کای نبش رو رد کنه و ناپدید بشه تماشاش کرد و بعد در رو بست و مقابلش نشست تپشهای قلبش خوشبختانه آروم شدن، اما صورتش به خاطر مخلوطی از شرمندگی و گیجی همچنان داغ مونده بود.