رمان خوان
دانلود رمان
  • حجم: 4.5 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون می‌زنه و تبدیل میشه به یکی از موادفروش‌های لات تهران! دختری که شب‌هاش رو تو خونه تیمی صبح می‌کنه تا بالاخره رد قاتل رو می‌زنه… سورن سلطانی! مرد جوان و بانفوذی که ساینا قصد داره عاشقش کنه و بعد…

نام این اثر: آدمکش
نگارنده: هاله بختیار
سبک: عاشقانه انتقامی

قسمتی از رمان آدمکش

نتونستم نجاتش بدم.
خاک را میان دستانش مشت کرد
آریو میگفت پشیمونه از ازدواج با منی که ده سال ازش کوچیک ترم…..
تک خنده ای کرد و سر تکان داد
حق داره… هر چی بگه حق داره….
خنده اش به آنی از بین رفت و چشم باز کرد
آخه نتونستم از بچه ش مراقبت کنم خسته شده از دائم دیدن اشکام……
کی زنی رو میخواد که همش داره گریه می کنه؟
دوباره خندید و این بار بلندتر
تازه… من یه برادر دارم به برادر آدمکش….
باد گره سروینش را شل کرد
برادری که سه سال پیش چنان با جون آریو و بچه هام تهدیدم کرد که کم
مونده بود سر زایمان بمیرم.

خرید کتاب
50,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=291
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!