رمان رنگ سال

توضیحات

تابان امیری که استعداد عجیب و خارق‌العاده‌ای تو طراحی لباس داره، طی اتفاقی پاش به بهترین برند طراحی کشور باز می‌شه بی خبر از رئیس بداخلاق و جدی که تو شرکت براش کمین کرده و از هر راهی برای بیرون کردنش استفاده می‌کنه اما تابان که سعی داره راز مهم زندگیش رو از همه پنهان کنه تو همین درگیری‌ها عاشق می‌شه و راز مهم زندگیش فاش می‌شه که اتفاقی می‌افته و مجبور به…

نام این اثر: رنگ سال
نگارنده: Moon
سبک: عاشقانه

قسمتی از رمان رنگ سال

وای چقدر خوشگل شدم ! باورم نمیشه !
الناز : اینجا آرایشگر مهمه نه کس دیگه حالا لباست رو بردار باید سریع بری اونجا…
هنوز حرف الناز کامل نشده بود که صدای در آمد و
پشت بندش چهره ی عمه مریم پشت در نمایان شد
مات شده نگاهم میکرد و مسلما به خاطر قیافه ی
جدیدم بود !
عمه مریم : الهم صل على محمد و آله محمد « فتبارک الله الاحسن الخالقین !
چشم حسود کور بشه ایشاالله
…
الناز : والا خاله شما که داری اینجور نگاش میکنی که این
تا دم در هم نمی رسه