توضیحات
مازر ، جنی که عاشق پریزاد میشه . نامزد دخترک رو میکشه و به جای اون باهاش ازدواج میکنه….
نام این اثر: پری زاده
نگارنده: ف-ر
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان پری زاده
گویا بعد از افشاگری بی رحمانه شون و برملا کردن راز این که چطور زندگیم رو ملعبه دست هاشون کردن حرف دیگه ای برای زدن باقی نمونده بوده که رفتن.
خسته تر از هر زمانی چمدونم رو برداشته و با بیرون کشیدن دسته اش اون رو به دنبال خودم کشیدم همراه فرهاد که به سختی تکون میخورد و مثل یک چوب خشک زیرلب گفتم:
مونده بود از خونه خارج شدم و گفتی وقتی برمی گردی توی این خونه نباشم باشه من میرم؛ طوری که انگار هیچ وقت نبودم.