توضیحات
محسن برادر گلاویژ برای انتقام برای شکنجه عکس های برهنه اش رو برای نامزد گلاویژ فرستاد..
عکس هایی رو نشون عماد داد که هیچ وقت واقعیت نداشت..
نام این اثر: گلاویژ
نگارنده: شبنم کرمی
سبک: عاشقانه، انتقامی، درام
قسمتی از رمان گلاویژ
عاقل اندر سفیهانه نگاهم کرد که چشمکی بهش زدم و از اتاق رفتم بیرون.
بهار راضی به آرایشی که میخواستیم نمیشد و من هم مجبور شدم یه اشارههایی به مراسم عقد و مهمون های زیاد بکنم و گرنه میخواست به کشیدن خط چشم و رژ مات اکتفا کنه
رضا اومد دنبالمون و باهم رفتیم به سمت تالاری که
بهار ازش بی خبر بود!
بهار که از دیدن تالار تعجب کرده بود گفت: چرا اینجا؟ تالار گرفتی رضا؟
عشقم تولد عماده گفتم حالا که مهمونا زیادن باهم یکی کنیم دیگه! اسم عماد اومد یه لحظه دلم گرفت اما اشاره و نگاه های شیطون رضا توی آینه باعث شد بیخیال بشم و ریز بخندم