توضیحات
نازنین ، دکتری با تجربه اما بداخلاق و کج خلق است که تجربه ی تلخ و عذاب آوری را از زندگی زناشویی سابقش با خودش به دوش میکشد. برای او تمام مردهای دنیا مخل آرامش و آسایشند. در جریان سیل ۹۸ ، نازنین داوطلبانه برای کمک به سیل زدگان به منطقه ای در جنوب فرستاده میشود و همه چیز برای او ، بعد از آشنایی با رها سلطانی ، سروانِ ارتشی که مانندِ او برای کمک به سیل زدگان اعزام شده و همکاریِ پر چالششان تغییر میکند!
نام این اثر: اکو
نگارنده: مدیا خجسته
سبک: عاشقانه پزشکی ارتشی اجتماعی
قسمتی از رمان اکو
خونه ی نم کشیده ی پدری زیر نور ضعیف لامپ درس بخونم برام دنیا بود. وقتی به این چیزا فکر میکردم حس میکردم دوستش دارم. برام مثل شاهزاده ای بود که با اسب سفیدش اومده بود.
تلخند یک طرفه ای زد و به صدیقی نگاه کرد: _منم مثل شما هر وقت به ازدواج و مرد و زندگی مشترک فکر میکردم تنم میلرزید. هیچ وقت فکرش و نمیکردم دلم بخواد دوباره زندگیم و با کسی شریک شم ولی برای اولین بار توی زندگیم بدون فکر کردن به منفعت خودم بودم.