توضیحات
سحر و آرش ۴ سال است که ازدواج کرده اند، سحر عاشقانه همسرش را دوست دارد و همیشه در برابر رفتارهای سرد آرش و کم توجه های او صبور بوده، به امید اینکه آرش هم روزی قدر عشق او را بداند اما اکنون و دراین شب بعد از چهارسال آرش از او میخواهد که …
نام این اثر: رمان بی گناه
نگارنده : نگار فرزین
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان بی گناه
آب دهانم را قورت دادم نهایت خفت بود، ولی بـایـد تلاشم را می کردم.
باشه باهاش ازدواج کن ولی من و طلاق نده. من قول می دم کاری به زندگیت نداشته باشم. همین که هر چند
روز یه بار به من و آذین سر بزنی برامون کافیه
– نمی شه. نازنین قبول نمیکنه. اولین شرطش برای ازدواج، جدایی من از توهه.
پس شرط نازنین برای این که آرش را قبول کند جدا شدن از من و بچه اش بود. البته اولین شرطش. خدا می دانست چه شرط های دیگری هم برای این عاشق سینه چاک گذاشته بود.