توضیحات
این رمان روایت زندگی یک زن به نام سارا است که بعد از فوت همسرش حمید،به شدت از طرف خانواده شوهرش بخاطر پول بیمه و خونه ایی که قبلا شوهرش به نامش زده تحت فشار قرار میگیره.از طرفی سارا تو شرکتی کار میکنه که با خواهر رئیس شرکت(بهزاد) رابطه نزدیکی داره اما بعد از یک سفر کاری با بهزاد بهش تهمت دزدی میزننو و… پایان خوش.
نام این اثر: ارام بغل بگیر مرا
نگارنده: ریحانه کیامری
سبک: عاشقانه اجتماعی
قسمتی از رمان ارام بغل بگیر مرا
چرا با پدر مادرت رفت و آمد نداری؟
_دارم ولی خیلی کم، در حد ماهی یه بار یا شایدم دیرتر. چرا؟
_میدونی مهسا زمانی که حمید رفت و پدر مادرش سر تقسیم دیه و این خونه الم شنگه به پا کردن خانوادم کاملاً خودشون رو کشیدن کنار. من موندم تنها مقابل خانواده طلبکار حمید. بابام که میگفت هرجور هست باهاشون کنار بیا من توانایی اینکه خرج تورو هم بدم ندارم پس هر چی میگن گوش کن. خانواده ی حمید هم می گفتن خونه و دیه حق ماست مگه تو چند وقت باهاش زندگی کردی که ادعای ارث کنى؟ پنج سالی که تو باهاش زندگی کردی در مقابل سی سالی که با ما بود.