توضیحات
محمدمیعاد مردی با ایمان و خدا دوست است که از همسر خود، طهورا جدا شده و از او یک دختر سه ساله دارد،به خواستگاری آناهیتا میرود و خواستگاری او از آنا زندگی دختر را دستخوش تغییرات میکند..
نام این اثر: اناهیتا باران کن
نگارنده: اتوسا ریگی
سبک: عاشقانه اجتماعی درام
قسمتی از رمان اناهیتا باران کن
بدون حرف حرکت کردم مدام به خودم میگفتم: «نباید جا بزنی… نباید جا بزنی»
من می دانستم که خیلی از مشکلات زن و شوهرها میتوانست از جانب خانوادهها .باشد. مشکلاتی که قطعا یقه من را هم در آینده خواهد گرفت. من و محمدمیعاد تنها نبودیم پای خانواده ها وسط بود. و متاسفانه با شمشیری که مرضیه خانم از رو برایم بسته بود، متوجه شدم با بله گفتنم باید منتظر رگبار توهین هایش باشم.
و باز هم متاسفانه من کسی نبودم که در مقابل توهین کسی ساکت شوم. شاید یکی دو بارش را سکوت کنم اما بارش را سکود بار سوم زبانم بی کار نمینشیند.