توضیحات
داستان از یک سفر خانوادگی و دوستانه شروع میشه. از یک فضای شاد و خودمانی که در نهایت به تلخی میرسه. تلخی یی که زندگی آدم های اون جمع را دگرگون می کنه و همه شوم رو در شک فرو میبره. به خصوص صبا و فرزینی که شریک و همدم زندگی شون رو بعد از این سفر از دست میدن و…
نام این اثر: دو پرنده بی سرزمین
نگارنده: یگانه اولادی
سبک: عاشقانه اجتماعی بزرگسال
قسمتی از رمان دو پرنده بی سرزمین
یکی از زیتونها را با چنگال برداشت و در دهانش :گذاشت ناراحت نباش بمون همونجا به هیچی هم فکر نکن غذا را که گارسون آورد دستی آرام شال را به سر او برگرداند. با تعجب به سمت راستش نگاه کرد. فرزین دوباره سرش را در گوشی کرد و بیخیال گفت: افتاده بود. صبا چنگالش را پایین گذاشت و موهای بازش را در زیر شال مرتب .کرد مهرانه همان لحظه به سر میز برگشت و صبا دید که ساجده رو ترش کرد و برای فرخ پشت چشمی نازک کرد.