توضیحات
دانلود کتاب چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم pdf اثر دونالد رابرتسون بدون سانسور
نام کتاب: چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم
نام نویسنده: دونالد رابرتسون
ژانر اصلی رمان: روانشناسی
زبان رمان: فارسی
سال انتشار: فروردین 1404
تعداد صفحات : 277
معرفی کتاب چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم
کتاب «چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم» به مخاطبان نشان میدهد که مارکوس اورلیوس چگونه از بینشهای فلسفی و روشهای درمانی برای تقویت کنترل بر احساسات و تحمل سختیهای بزرگ بهره میگرفت. رابرتسون در این اثر، گامبهگام مخاطب را راهنمایی میکند تا بتواند همین اصول را در زندگی روزمرهی خود به کار ببندد.
این کتاب با ترکیبی از داستانهای جذاب از زندگی مارکوس اورلیوس و اطلاعاتی ارزشمند از روانشناسی مدرن، فلسفهی رواقیگری را به شکلی کاربردی، ساده و قابل فهم توضیح داده و راهنمایی مؤثر برای رویارویی با چالشهای اخلاقی و روانشناختی دنیای امروز ارائه میدهد.
خلاصه کتاب چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم
وقتی نشانه های اولیه ی خطر مربوط به یک هوس یا عادت را دیدید. با توجه به تفکیک میان چشم انداز کنونی خود و واقعیت بیرونی خودتان را عوض کنید. پیشتر مفهوم فاصله گذاری شناختی در روان درمانی مدرن را معرفی کردیم
که به درک یکی از مهمترین تمرین های روان شناختی در رواق گرایی کمک میکند یعنی تفکیک ارزش هایمان از رویدادهای بیرونی زمانی که یک میل یا عادت ظاهر میشود به افکاری توجه کنید که ترغیبش میکنند. مثنا در این فکرم که الان در فضای مجازی چه خبر است؟ همچنین افکار یا بهانه هایی را در نظر بگیرید که این میل را تسهیل میکنند مثلاً ضرری ندارد اگر یک لحظه پیام های رسانه ی اجتماعی ام را چک کنم باید بدون هیچ قید و علاقه ای این افکار را مشاهده کنید
گویی متعلق به شخص دیگری هستند. این کار کمکتان میکند به فاصله گذاری شناختی برسید و تمایل به عملی کردن آن افکار تضعیف میشود همان طور که دیدیم رواقیون به چند شکل همین کار را میکنند. با پیروی از آنان میتوانید افکار را علامت گذاری کنید همچون شخصی دیگر با آنها صحبت کنید و بگویید تو فقط یک فکر هستی و اصلا چیزی نیستی که ادعا میکنی این فکر به خودی خود هیچ ارزش دانی ندارد. میتوانید مثل اییکنتوس بگویید: «این چیزها نیستند که باعث میشوند آرزویشان را داشته باشیم بلکه همه چیز تقصیر قضاوت های ما درباره ی آن هاست و ما هستیم که تصمیم میگیریم به چیزهایی ارزش دهیم که در نظرمان جذاب هستند گویی امیال و احساسات قدرتمند لذت به ما میگویند و این خوب است.
امیال قدرتمند باعث میشوند فراموش کنیم راه های دیگری برای بررسی چیزهای مورد علاقه مان وجود دارد. ولی مکت و رسیدن به فاصله گذاری شناختی از طریق خنثی کردن افکارتان از واقعیت، معمولاً به تضعیف قدرت احساسات و کنترل شان روی رفتار منجر میشوند. راه های متفاوتی برای فاصله گذاری شناختی وجود دارد. یکی از آنها این است که تصور کنید یک الگو چه ادراک متفاوتی از همین موقعیت خواهد داشت. فرض کنید. هوس همبرگر کرده اید. شاید با تکنیک کلامی از خودتان بپرسید: سقراط با این هوس چه می کرد؟ مشخصاً سقراط مراقب رژیم غذایی خود بود و ترجیح میداد سالم غذا بخورد. او فکر میکرد خودکنترلی مهمتر از لذت است و اگر از پرخوری پرهیز کنیم بیشتر از غذا لذت می بریم.
میتوانید بپرسید اگر مارکوس همین هوس را داشت چه می کرد؟ البته شاید ترجیح دهید الگوی خودتان را داشته باشید کسی که شخصاً او را میشناسید، مثلاً یک دوست همکار، عضو خانواده یا حتی یک شخصیت معروف با خیالی اولا ببینید این الگو درباره ی این هوس به خودش چه میگوید چه واکنشی به آگاهی اولیه ی این میل نشان میدهد؟ سپس ببینید واقعاً چه میکند. البته لازم نیست از او تقلید کنید ولی نظر انداختن به این تجربه از دیدگاهی متفاوت میتواند قدرت حس را کم کند. شاید به سراغ حل مسأله و تفکر خلاق بروید تا راه های جایگزین پیدا کنید. از سوی دیگر، وقتی افراد غرق در امیال با هیجانات خود می شوند اغلب فکر میکنند تنها یک راه برای دیدن اوضاع وجود دارد.
