| پنجشنبه 15 آبان 1404 | 12:46
رمان خوان
دانلود رمان
کتاب پیتر و گرگ
  • منبع تایپ: wikiroman.ir

توضیحات

دانلود کتاب پیتر و گرگ pdf اثر سرگی پروکوفی اف بدون سانسور

نام کتاب: پیتر و گرگ

نام نویسنده: سرگی پروکوفی اف

ژانر اصلی رمان: روانشناسی

زبان رمان: فارسی

سال انتشار: فروردین 1404

تعداد صفحات : 36

معرفی کتاب پیتر و گرگ

کتاب «پیتر و گرگ» داستانی موزیکال و ماندگار است که توسط سرگئی پروکفیف با هدف پرورش قدرت تخیل در کودکان نوشته شده است. این اثر که برای گروه سنی «ج» مناسب است، با زبانی هنرمندانه و روایتی پرهیجان، مفاهیم عمیقی از شجاعت، خطرپذیری و پشتکار را به مخاطب خود منتقل می‌کند. «پیتر و گرگ» به کودکان می‌آموزد که برای قهرمان شدن، تنها آرزو کافی نیست؛ بلکه باید دل به مسیر ناشناخته زد، از موانع نترسید و با تلاش و شهامت، به سوی موفقیت گام برداشت.

خلاصه کتاب پیتر و گرگ

صبح یک روز قشنگ وقتی که پدر بزرگ در حال خواب دیدن یک فرشته خرس و یک گاو وحشی بود. پیتر پاورچین پاورچین از کلبه بیرون رفت و وارد باغ شد. او از کنار اردک که با چشم های خواب آلودش به پیتر نگاه می کرد رد شد. پیتر آهسته درب باغ را باز کرد و در علفزار سرسبز وسیع شروع به دویدن نمود. کنار دیوار باغ درخت بزرگی وجود داشت و پرنده کوچکی روی شاخه ی آن نشسته بود. پرنده ی کوچولو با پیتر دوست بود. پرنده با خوشحالی جیک جیک کرد و گفت: صبح بخیر پیتر»، «عجب روز خوبی ! اردک هم وقتی دید پیتر درب باغ را باز گذاشته است خودش را تکانی داده و با قدم های اردکی از باغ بیرون آمد و وارد علفزار شد.

اردک با خودش فکر کرد و گفت: چه لذتی دارد که امروز را با شنا در آبگیر مخصوص خودم. شروع کنم. پرنده کوچولو و اردک باهم دوست بودند اما گاهی اوقات سربه سر هم می گذاشتند. پرنده کوچولو پری زد و از بالای درخت پایین آمد و به اردک گفت تو چه پرنده ای هستی که نمی تواند پرواز کند؟ اردک کواک کواک کنان جواب داد تو هم چه پرنده ای هستی که نمی تواند شنا کند؟ و بعد اردک شلپی به داخل بر که پرید. او در داخل بر که مشغول آب بازی و شنا کردن بود و پرنده ی کوچولو هم در حال جست و خیز و پر زدن در کنار برکه اما بگو مگوهای آن دو با هم ادامه داشت. پرنده کوچولو جیک جیک کنان میگفت تو پرواز بلد نیستی ! اردک هم کواک کواک کنان میگفت تو هم شنا بلد نیستی !

پیتر که در حال تماشای بگو مگوی اردک و پرنده کوچولو بود ناگهان گربه اش را دید که در میان علف های بلند کمین کرده است. گربه با خودش فکر میکرد وای که چقدر من عاشق پرنده های کوچولو هستم» به خصوص این یکی که مشغول یکی به دو کردن است می گیرمش و امروزم را با یک صبحانه خوب شروع می کنم. پیتر ناگهان فریاد زد: مراقب باش پرنده کوچولو زود به طرف درخت بزرگی که نزدیک دیوار باغ بود پرواز کرد در حالی که اردک از وسط برکه با عصبانیت برای گربه کواک کواک می کرد. در همین هنگام پدربزرگ بیدار شده بود و از اینکه پیتر ممکن است به کجا رفته باشد، متعجب بود. پدربزرگ بین درب باغ و علفزار ایستاد پایش را به زمین کوبید.

و با سرزنش به پیتر گفت: چند بار باید به تو بگویم که تنهایی نباید به علفزار بروی؟ مگر نگفتم همیشه درب باغ را ببند. اگر ناگهان گرگی از جنگل بیاید تو می خواهی چکار کنی؟ پیتر گفت: «پدربزرگ من از گرگ نمی ترسم همین طور که پدربزرگ پیتر را به طرف باغ میبرد گفت پسر ،نادان گرگ خیلی خطرناک است پدربزرگ درب باغ را قفل کرد و هر دو با هم به داخل کلبه رفتند. در همین هنگام بود که بین جنگل و علفزار یک گرگ بزرگ و گرسنه لابه لای علفهای بلند نیم خیز به طرف برکه حرکت می کرد. گربه اولین کسی بود که گرگ را دید در یک چشم به هم زدن گربه به طرف درخت نزدیک دیوار باغ دوید و خیلی سریع بالا و بالاتر رفت تا جایی که دیگر بیشتر از آن نمی توانست بالا برود.

خلاصه کتاب
کتاب «پیتر و گرگ» داستانی موزیکال و ماندگار است که توسط سرگئی پروکفیف با هدف پرورش قدرت تخیل در کودکان نوشته شده است. این اثر که برای گروه سنی «ج» مناسب است، با زبانی هنرمندانه و روایتی پرهیجان، مفاهیم عمیقی از شجاعت، خطرپذیری و پشتکار را به مخاطب خود منتقل می‌کند. «پیتر و گرگ» به کودکان می‌آموزد که برای قهرمان شدن، تنها آرزو کافی نیست؛ بلکه باید دل به مسیر ناشناخته زد، از موانع نترسید و با تلاش و شهامت، به سوی موفقیت گام برداشت.
لینک های دانلود
خرید کتاب
تماس بگیرید
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=51847
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!