توضیحات
دانلود کتاب شنهای زمان pdf اثر سیدنی شلدون بدون سانسور
نام کتاب: شنهای زمان
نام نویسنده: سیدنی شلدون
ژانر اصلی رمان: عاشقانه، تاریخی
زبان رمان: فارسی
سال انتشار: فروردین 1404
تعداد صفحات : 179
معرفی کتاب شنهای زمان
رمان شنهای زمان اثر سیدنی شلدون، داستانی پُرتنش و پرکشش است که شخصیتهای گوناگون و فضاهای متضاد را در هم میآمیزد. شلدون در این اثر، با بهرهگیری از پسزمینههایی چون عاشقانههای ممنوعه، نبرد میان چریکهای باسک و دولت سرکوبگر اسپانیا پس از دوران ژنرال فرانکو، و محیط رازآلود و بستهی یک صومعهی کاتولیک، ماجرایی چندلایه و پرشتاب خلق کرده است.
در مرکز این درگیری، جیمی میرو، رهبر کاریزماتیک و آرمانگرای چریکها قرار دارد که با سرهنگ آکوکا، نظامی خشن و فاسد، رویارویی خطرناکی دارد. در این میان، چهار راهبه که هر یک گذشتهای پنهان و رازهایی در دل دارند، ناگهان و ناخواسته به قلب این نبرد سیاسی و نظامی کشیده میشوند. خروج آنها از صومعه، به انگیزهای مرموز و به ظاهر ساده آغاز میشود، اما خیلی زود روشن میشود که هر یک باید با گذشته، باورها و خطرهایی واقعی مواجه شوند و همین حضور ناگهانیشان است که ورق بازی را برمیگرداند.
خلاصه کتاب شنهای زمان
کسانی که او را دیده بودند همیشه او را بلند قامت تر، رنگ مو و چشم هایش را تیره تر و شخصیتش را خشن تر و وحشتناک تر از آنچه بود بازگو می کردند. روی هم رفته جیمی دارای مغز پیچیده ای بود، بک واقع گرا که میدانست زندگیش به تار مویی بسته است و در عین حال مردی خیال پرداز و رمانتیک آماده برای فدا کردن جان در راه هدفش شهر پامپلونا در آن روزها دیوانه شده بود. همه ساله از هفتم نا چهاردهم ماه جولای هزاران هزار توریست و تماشاچی از سرتاسر دنیا به این شهر هجوم می آوردند تا در جشن سان فرمین شرکت کنند. بعضی ها تنها به خاطر دیدن گاو بازی و مراسم تماشایی راندن گاوها در خیابان ها و برخی دیگر برای اینکه جلوی گاوها بدوند
و مردانگی خود را با شرکت در این مراسم به اثبات برسانند کلیه هتل های شهر از ماه ها پیش رزرو شده بود توریست ها و دانشجویان در راهروها، داخل اتومبیل ها پیاده روها و حتی خوابیده در کنار میدان های شهر دیده می شدند. آن روز یعنی چهاردهم جولای آخرین روز از هفته جشن بود. مهم ترین و تماشایی ترین روز هفته، کافه ها و پیاده روها از جمعیت موج میزد. همگی جمع شده بودند تا مراسم (انسیرو) را ببینند کلیه گاوهایی را که در آن شب قرار بود در گاوبازی شرکت دهند. صبح زود در خیابان ها رها می کردند تا با مردم رو برو شوند شب قبل ده دقیقه قبل از نیمه شب گاوها را از خیابان هاى تاریک و خلوت عبور داده و پس از رد شدن از پل رودخانه، به محوطه مخصوص نگهداری گاوها منتقل کرده بودند.
طبق برنامه قرار بود صبح زود گاوها را آزاد کنند حیوانات لجام گسیخته ناچاراً می بایستی از خیابان سانتو دومینگو عبور کنند. در گوشه و کنار این خیابان باریک چندین نرده چوبی با فاصله کمی از یکدیگر نصب کرده بودند و در انتهای خیابان، مسیر را طوری تغییر داده بودند که گاوها مستقیماً وارد اصطبل مخصوص شوند و تا غروب آفتاب که زمان شروع مراسم گاو بازی خواهد بود همانجا بمانند. از نیمه شب تا ساعت ۶ بامداد بیشتر توریست ها بیدار بودند. بعضی ها برای مراسم فردا جای خوبی برای ایستادن پیدا می کردند و برخی در کافه ها و رستوران ها شب زنده داری می کردند و همه هیجان زده تر از آن بودند که بتوانند بخوابند. عده ای نیز مردانی بودند که می بایست در مراسم فردا در جلوی گاوها میدویدند
و به اصطلاح خود را با خطر مرگ روبرو می کردند. این دسته لباس مخصوص داشتند و دستمال سرخی دور گردن بسته بودند یک ربع به ساعت شش صبح مانده دسته های ارکستر شروع به عبور از خیابان کردند. آنها در حالی که سرود مخصوص ناوار میخواندند با هلهله و تشویق تماشاچیان روبرو شدند. سپس سر ساعت هفت فشفشه ای را به هوا فرستادند این فشفشه نشان دهنده شروع مراسم و علامتی بود که مردم فهمیدند در های اصطبل گاوها باز شده اند جمعیت را انگار یکباره به جریان قوی برق متصل کرده باشند. اتفاقاتی که پس از آن افتاد صحنه هایی فراموش نشدنی برای یکایک تماشاچیان بود کسانی که حضور داشتند اول صدا را شنیدند.