| چهارشنبه 23 مهر 1404 | 15:06
رمان خوان
دانلود رمان
کتاب سنگ معجزه
  • منبع تایپ: wikiroman.ir

توضیحات

دانلود کتاب سنگ معجزه pdf اثر موریس لبلان بدون سانسور

نام کتاب: سنگ معجزه

نام نویسنده: موریس لبلان

ژانر اصلی رمان: پلیسی، جنائی

زبان رمان: فارسی

سال انتشار: فروردین 1404

تعداد صفحات : 178

معرفی کتاب سنگ معجزه

این همه زیست و کشتار برای چیست؟ این جنایتکار بی‌رحم چه نامی دارد؟ این صحنه‌های خونین، این دریای سرخ، این سرهای بریده و بدن‌های تکه‌تکه شده، این همه وحشتناک و فریاد، چه طوفانی به پاکرده است؟ پاسخ همه‌ی این پرسش‌های هولناک در دل این کتاب نهفته است. بخوانید… تا باور کنید.

خلاصه کتاب سنگ معجزه

ورونیک اشک از چشمان خود پاک کرد و گفت هو نورین تو آنچه می گوئی برای من و حشت آور است راست بگو تو پدرم را با چشم خود دیده ای هو نورین زنی جوان و از دهاقین جزیره سارک بود لباسی از پشم به تن کرده و با یک روسری کلفت پشمی نیمی از صورت خود را پوشیده بود . این زن بزبان دهاقین کاسکنی حرف میزد و در قیایه اش آتاری از نجابت و صداقت نفس هویدا بود میکنند از در پاسخ ورونیک آه بلندی کشید و بسخنان خود چنین ادامه داد ورونیک نمیدانید چه وحشتی سراسر ساکنین جزیره را فرا گرفته و حشت مرک . مثل این است که همه مردم مرک را در دو قدمی خود مشاهده می یک ماه پیش شخص ناشناسی که هنوز کسی او را ندیده وارد جزیره شده.

و بین مردم اینطور شهرت دارد که اینها یکدسته دزدان و جنایتکاران آلمانی هستند هر روز جسد مرده یک یا دو نفر را در ساحل رودخانه یا در جنگل و در کنار جاده ها مشاهده کنند از همه عجیب تر اینکه در یکی از خانه های مخروب ومتروک این جزیره علامت چهار صلیب دیده اند این صلیب ها باخون آلوده شده و در زیر آن نوشته شده. چهار صلیب چهار جنازه . در خانه دیگر چهار نفر را بصلیب کشیده اند و در زیر آن نوشته شده عده کشته شدگان باید بسی نفر برسد از یک ماه پیش اهالی جزیره دسته دسته با کشتی ها و قایق ها فرار می کنند . و همین ساعت که من با شما صحبت می کنم بنظرم نمیرسد کسی در جزیره مانده باشد همه مردم از سایه خود میترسند.

و مرک را در دو قدمی خود احساس میکنند هفته قبل من با عده ای از دوستان برای خرید آذوقه از جزیره خارج شدم پدر و مادرم با یک خواهر کوچک در جزیره مانده اند و نمیدانم آیا آنها زنده اند یا مثل دیگران کشته شده اند ورونیک زن جوان و زیبائی بود چشمان درشت و اندوهناک او حکایت از آن می کرد که یک عمر دستخوش مصائب و شکنجه های روحی بود و از شدت درد و اندوه آن چشمان زیبا فرو رفته و آثار وحشت و ترس در قیافه اش خوانده می شد ورونیک در بیست سال پیش هنگامی که خیلی جوان وزیبا بود در شهر بوهم با یکی از جوانان آن شهر بنام ، ورسکی ، آشناشد ورونیک از همان روز اول نسبت باین مرد که سابقه اش در نزد او نامعلوم بود سوءظن داشت.

که معهذا در اثر اصرار پدرش حاضر شد که با او ازدواج کند یکسال از این تاریخ گذشت و کودکی بنام فرانسوا از آنها بدنیا آمد آما رفته رفته رابطه ورسکی با پدرش تیره شد بطوری بود که چند بار بین آنها نزاع سختی در گرفت ورونیک علت اختلاف پدرش را باورسکی نمیدانست اما احساس کرده بود که بین آنها اسرار مخوفی وجود دارد و مثل این است که ورسکی پدرش را عجیبی که تهدید بقتل می کند یک روز بطور ناگهان وارد اطاق پدرش شد و از مشاهده منظره بخشم میدید بدنش بنای لرزیدن گذاشت ورسکی مردی چهارشانه و قوی هیکل و از نژاد مردم کوه نشین بوهم بود و او را دید که بدن سنگینن خود را بروی پدرش انداخته و کاردی در دست دارد فریادی کشید.

خلاصه کتاب
این همه زیست و کشتار برای چیست؟ این جنایتکار بی‌رحم چه نامی دارد؟ این صحنه‌های خونین، این دریای سرخ، این سرهای بریده و بدن‌های تکه‌تکه شده، این همه وحشتناک و فریاد، چه طوفانی به پاکرده است؟ پاسخ همه‌ی این پرسش‌های هولناک در دل این کتاب نهفته است. بخوانید... تا باور کنید.
لینک های دانلود
خرید کتاب
تماس بگیرید
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=51824
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!