| دوشنبه 17 شهریور 1404 | 18:47
رمان خوان
دانلود رمان
کتاب دکتر ژیواگو
  • منبع تایپ: wikiroman.ir

توضیحات

دانلود کتاب دکتر ژیواگو pdf اثر بوریس پاسترناک بدون سانسور

نام کتاب: دکتر ژیواگو

نام نویسنده: بوریس پاسترناک

ژانر اصلی رمان: عاشقانه

زبان رمان: فارسی

سال انتشار: فروردین 1404

تعداد صفحات : 755

معرفی کتاب دکتر ژیواگو

بوریس پاسترناک در رمان دکتر ژیواگو، داستان زندگی پزشکی شاعر‌مسلک به نام ژیواگو را روایت می‌کند؛ شخصیتی که درگیر روابط عاطفی و دلبستگی‌های عمیق می‌شود و این دلبستگی‌ها، او را به دل حوادث بزرگ تاریخی چون انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و جنگ داخلی پرتلاطم سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ می‌کشاند. ژیواگو مردی عاشق‌پیشه است که دل به دو زن می‌بازد. مضمون اصلی داستان، سرگذشت انسانی است که در گرداب رویدادهای بیرونی و خارج از کنترلش، مسیر زندگی‌اش دگرگون می‌شود. این رویدادها، عشق او را به شکلی درخشان به تصویر می‌کشند؛ عشقی که از مرزهای زمینی عبور کرده و سیمایی متعالی و آسمانی به خود می‌گیرد.

خلاصه کتاب دکتر ژیواگو

ماه اوت گذشت. اکنون آخر ماه سپتامبر بود امر اجتناب ناپذیر، بسیار نزدیک بود. زمستان فرا میرسید و در دنیای انسان ها حس میشد که چیزی شوم در شرف تکوین است گوئی یک بیحسی و منگی زمستانی بود که در هوا موج میزد و همه از آن حرف می زدند. می بایست با سرمای سخت روبرو می شدند، آذوقه و هیزم ذخیر ممی کردند. اما در این روزهایی که مکتب مادی پیروز میشد، بشکل یک تصور ذهنی و خیالی در آمده بود، غذا و هیزم دیگر وجود نداشت. از «مسأله آذوقه، و«مسألشوخت صحبت می کردند مردم شهری مانند کودکان در برابر آینده مجهول و ناشناخته مات و سرگردان بودند. آینده ای که خطر واژگون کردن عادات و رسوم را در برداشت هر چند که این آینده، خودش یک فرزند شهری و یک زاده شهر نشینی بود.

این جز فریب و اغفال و زبان بازی ها، چیز دیگر نبود. زندگی خوش بورژوازی می لنگید، دست و پا میزد و در مسیر مشخص عادات و رسوم کهن اش لنگ لنگان خود را میکشید. دکتر باشتباه دچار نمیشد. نمی توانست شهید که زندگی سابق محکوم به نابودیست. او تشخیص میداد که محیط اش و خودش محکوم است. می بایست در انتظار مصایب بزرگی میبود. شاید هم در انتظار مرگ. میدید که واپسین روزهای این زندگی آهسته تا بود میشود. اگر عادات جزئی و کارها و مشغله هایش نبود، دیوانه میشد. لزوم پول بدست آوردن او را نجات داد. روزنامه، مسائل جزئی عادیات کار، مواظبت بیماران باعث نجاتش شد. می فهمید که در برابر دستگاه هیولای ماشینی آینده او هیچ است، ازآینده می ترسید

و آنرا دوست می داشت و از آن در خفا راضی و خوشنود بود. برای آخرین بار گولی که تودیع میکرد ابرها و درختان و مردانی که در خیابان راه می رفتند و این شهر روسی را با حرص و ولع می نگریست، شهری که بدبختی از پای در آورده بودش. او آماده بود خود را فدا کند تا اینکه همه چیز اصلاح شود و بهبود یابد. و هیچکاری از دستش بر نمی آمد. او به آسمان و به رهگذرانی که اغلب در وسط خیابان می گذشتند نگاه میکرد، آنها از برابر داروخانه و جامعه پزشکان روسی می گذشتند و به خیابان روی یی اکوری می پیچیدند. دوباره در همان بیمارستانی که هنوز تجلیل صلیب، نامیده میشد، بکار مشغول گردید؛ هر چند که جمعیتی که این نام را داشت، منحل شده بود. هنوز اسم جدیدی برای آن نیافته بودند.

در بیمارستان، اختلافات سیاسی آغاز شده بود. میاندروها که حماقتشان دکتر را خشمگین میکرد، او را خطرناک می یافتند کسانی که در سیاست وارد بودند و نقشی داشتند، او را چندان مؤمن ومنصب نمی دیدند. نه به این دسته بستگی داشت نه به آن دسته، نه پیرو گروه نخستین بود و نه پیروگروه دومین. علاوه بر وظایف پزشکی اش، مدیر بیمارستان، رسیدگی عمومی آمار را با و تحمیل کرده بود. آذوقه، دارو، همه برای اداره مرکزی آمار لازم بود، می بایست به مه جواب می داد. ژیواگو در پشت میز سابقش کنار پنجره، در اطاق انترنها، کارم میکرد. او در میان توده های کاغذ همه نوع و شکل که در جلو او انباشته شده بود. راهی باز کرده بود و کار میکرد گاهی در کنار این یادداشت های طبی روزانه بر اثر الهام ناگهانی و بازی انسان های خود را انشاء میکرد و می نوشت.

خلاصه کتاب
بوریس پاسترناک در رمان دکتر ژیواگو، داستان زندگی پزشکی شاعر‌مسلک به نام ژیواگو را روایت می‌کند؛ شخصیتی که درگیر روابط عاطفی و دلبستگی‌های عمیق می‌شود و این دلبستگی‌ها، او را به دل حوادث بزرگ تاریخی چون انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و جنگ داخلی پرتلاطم سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ می‌کشاند. ژیواگو مردی عاشق‌پیشه است که دل به دو زن می‌بازد. مضمون اصلی داستان، سرگذشت انسانی است که در گرداب رویدادهای بیرونی و خارج از کنترلش، مسیر زندگی‌اش دگرگون می‌شود. این رویدادها، عشق او را به شکلی درخشان به تصویر می‌کشند؛ عشقی که از مرزهای زمینی عبور کرده و سیمایی متعالی و آسمانی به خود می‌گیرد.
لینک های دانلود
خرید کتاب
تماس بگیرید
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=51834
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!