| یکشنبه 23 آذر 1404 | 17:36
رمان خوان
دانلود رمان
کتاب خطر سقوط
  • منبع تایپ: wikiroman.ir

توضیحات

دانلود کتاب خطر سقوط pdf اثر ابی هیمنز بدون سانسور

نام کتاب: خطر سقوط

نام نویسنده: ابی هیمنز

ژانر اصلی رمان: عاشقانه، کمدی

زبان رمان: فارسی

سال انتشار: فروردین 1404

تعداد صفحات : 111

معرفی کتاب خطر سقوط

این روایت، داستان زنی را دنبال می‌کند که هدف تعقیب و آزار یک غریبه‌ی مبتلا به اختلال روانی قرار می‌گیرد. در طول داستان، به موضوعاتی چون خودکشی، سلامت روان، و نقش سلاح‌های گرم در دفاع شخصی پرداخته می‌شود. فضای پرتنش داستان، چالش‌های روحی و روانی شخصیت اصلی را به تصویر می‌کشد و سوالاتی درباره‌ی مرز بین امنیت فردی و خطرات ناشی از خشونت مطرح می‌کند.

خلاصه کتاب خطر سقوط

زیر لب غر زد: «لعنت به … موبایلش را درآورد و با کسی تماس گرفت. «بله، گیورمو؟ اوه آدم هات پله های اشتباهی رو خراب کردن من گفتم آپارتمان شصت نه شونزده مستاجرهایی دارم که نمیتونن بیرون بیان کی بر میگردن؟» مکتی کرد. هو شنبه؟ نه امروز جمعه ست، یعنی تموم آخر هفته برام مهم نیست مهم نیست، یک راه حل موقت بذاره دوباره مکنی کرد. «بذار بعداً بهت زنگ بزنیم.» گوشی را قطع کرد و چشمانش را برای لحظه ای بست سپس به سمت ما برگشت. «فکر کنم مجبور باشیم شما دو نفر رو در یک هتل اسکان ،بدیم، اون ها تا هفته ی آینده نمیتونن ،برگردن کارگران بتن برای آخر هفته ، رفتن نرده ها هم تا صبح دوشنبه تحویل داده نمیشن. زودترین زمانی که میتونم براتون پله درست کنم

دوشنبه ساعت پنج عصره» شارلوت گفت: «اوه، من نمیخوام برم هتل» گفتم: «منم واقعاً نمی خوام برم هتل.» جان گفت: «صاحب خونه هزینه اش رو میپردازه گفتم: «مسئله این نیست؟ وسایل من اینجاست. من یک ماهی دارم.» شارلوت سر تکان داد. او گفت خب نمیتونم شما دو نفر رو در یک ساختمان غیر قابل دسترسی رها کنم خطر حریق وجود دارد. به اطراف نگاه کرد و سپس به سمت ما برگشت. «میتونم یک بوم لیفت بیارم. فقط برای اینکه در مواقع اضطراری بتونید بالا و پایین برید. شارلوت از من پرسید: «بوم لیفت چیه؟» گفتم: «همون چیز سطل مانند به که برق کارها استفاده میکنن. او سرش را تکان داد من سوار بوم لیفت نمیشم یا از نردبون استفاده نمیکنم از ارتفاع خوشم نمیاد به هیچ وجه »

صدا زدم: «من مشکلی ندارم که همین جا بمونم ترجیح میدم جابجا نشم.» بالابر یوم لیفت یک نوع بالابر هوایی است که برای پروژه های ساختمانی صنعتی و مشاغلی که در فضای باز هستند بسیار پرکاربرد است. این نوع از بالابر امکان دسترسی به هر دو صورت افقی و عمودی را فراهم می نماید. شارلوت گفت: «منم همینطور نیازی به ترک کردن خونهم ندارم میتونم برای آخر هفته در آپارتمانم بمونم، فقط سه روزه» جان قانع نشده بود هنوز فکر میکنم باید چیزی اینجا قرار بدم.» گفتم: «اگر هیچ کدوم از ما ازش استفاده نمیکنیم پولت رو برای یک بوم لیفت خرج نکن فقط برامون یک نردبون ،بذار در صورتی که وضعیت اضطراری پیش بیاد.» با اون پات میتونی از نردبون استفاده کنی؟»

«اگر به اندازه کافی انگیزه داشته باشم، راهش رو پیدا میکنم.» او گونه هایش را باد کرد. خب ما به خاطر این که دردسر درست کردیم بهتون غرامت میدیم، کرایه تون رو کاهش میدیم روزهایی که اینجا گیر افتادید رو محاسبه میکنیم و چکی برای هتل و غذا بهتون میدیم چه ازش استفاده کنید چه نکنید.» من به شارلوت نگاه کردم او شانه هایش را بالا انداخت آرام گفت: «منصفانه به نظر می رسد.» هما برای گیر افتادن در آپارتمان هامون پول میگیریم.» او زمزمه کرد: «من معمولاً مجانی در آپارتمانم گیر می افتم.» خنده ام گرفت و به جان نگاه کردم. «پذیرفتیم.» سه دقیقه بعد، او با یک نردبان برگشت. گفت: «واقعاً متأسفم و نردبان را به سکو تکیه داد. گفتم پیش میاد. او گفت: «خب راستش معمولاً این طور نیست اما قدردانم که شما دو نفر این قدر خونسردید.

خلاصه کتاب
این روایت، داستان زنی را دنبال می‌کند که هدف تعقیب و آزار یک غریبه‌ی مبتلا به اختلال روانی قرار می‌گیرد. در طول داستان، به موضوعاتی چون خودکشی، سلامت روان، و نقش سلاح‌های گرم در دفاع شخصی پرداخته می‌شود. فضای پرتنش داستان، چالش‌های روحی و روانی شخصیت اصلی را به تصویر می‌کشد و سوالاتی درباره‌ی مرز بین امنیت فردی و خطرات ناشی از خشونت مطرح می‌کند.
لینک های دانلود
خرید کتاب
تماس بگیرید
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=6359
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!