توضیحات
داستان رمان بلدا، درباره ی پسری به نام سیاوش می باشد. سیاوش به دختر همسایه یکی از دوستانش علاقه مند می شود. نام این دوستش نیما است که سیاوش رفاقت صمیمانه ای با او دارد. از طرفی نیما هم به…
اسم رمان: رمان یلدا
نویسنده این اثر: مرتضی مودب پور
ژانر رمان: عاشقانه
گوشه ای از داستان دانلود رمان یلدا
نیما صاب تشریف باشین، حالا هر چی! عرضم به حضورتون که ما یه بیماری داشتیم به اسم ذکاوت که احتمالا تا الآن فوت کردن! می خواستم دیگه نرم بالا تو بخش مزاحم همکارا بشم! اگه ممکنه مستقیما راهنمایی بفرمائین بنده رو سردخونه که با اون خدا بیامرز دیداری تازه کنیم و بقیه ی صحبت ها رو موکول کنیم به قیامت!
دوباره همه زدن زیر خنده! جدی جدی حرف می زد طوری که منم به خنده افتادم! » وقتی خنده مردم که اصلا کار خودشون یادشون رقته بود تموم شد، مسئول جدید که اسمش گویا مهین بود، در حالی که سعی می کرد نخنده و خیلی جدی باشه، تو دفتر رو نگاه کرد و گفت: خبر، خیالتون راحت باشه. ایشون زنده ن و فوت نکردن. در ضمن چشم شما روشن!
یه پسر کاکل زری م مهمون دارین! نیما چشم و دلتون روشن! ترو خدا راست می گین؟! خودش چطوره؟ ترو خدا حالش خوبه؟ مسئول بعله! هم مادر و هم بچه سالم و سلامت ن. نیما حیف! من از خدا همیشه یه گیس گلاب تون می خواستم! البته شکرت خدا هر چی تو صلاح بدونی، همون خوبه!
چطوری میتونم فرمت رمانی که دانلود میکنم رو به پیدیاف تبدیل کنم؟
من عاشق پیچیدگیهای داستانی هستم و هیجانم تا جایی میره که نتونم کتابرو بذارم دستم!
یه کم پیچیده بود ولی ارزش خوندنش رو داشت، یه رمان تاریخی خوب.