رمان خوان
دانلود رمان
رمان گیسوی پاییزی
  • حجم: 1.37 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

شروع رمان گیسوی پاییزی بسیار جذاب و خواندنی است….من یک مردم با تمام ابهت های مردانه ام و تو یک زنی با تمام ظرافت های زنانه ات. در ظرافت های زنانه ی تو چه جادویی نهفته است که دود می کند تمام ابهتم را؟! ما دو نقطه ی اشتراک با هم داریم… هردویمان از عشق ضربه خورده ایم. هردویمان نابودگر احساسات دیگری هستیم. و حال سرگردان در میان احساسات گوناگونمان دست و پا می زنیم. اما رهایی از عشق که امکان ندارد، دارد؟

نام این اثر: رمان گیسوی پاییزی
نگارنده: عطیه شکری
سبک: عاشقانه

قسمتی از رمان گیسوی پاییزی

کشان کشان مرا به انباری نمور زیر زمین برد و به داخل آن پرتم کرد. از شدت پرتاب تعادلم را از دست دادم و محکم بر روی زمین افتادم. انگشت اشاره اش را به سویم نشانه گرفت و بر سرم فریاد کشید: آنقدر اینجا می مونی تا آدم شی!
و بعد صدای نخراشیده ی درب انباری که بر رویم بسته شد خبر از عمق فاجعه داد.

زیر زمین در تاریکی فرو رفت. به اشک های روانم اجازه دادم تا درد هایم را تسکین بخشد. در آن سکوت زجر آور تنها صدای هق هق های من پژواک می شد و تنهاییم را بیش از پیش به رخم می کشید. سرم را بر روی زانوانم گذاشتم و به دیوار سرد و سیمانی تکیه دادم. به راستی که من چقدر غریب بوده ام!

آهی عمیق کشیدم و آن روز تلخ را مرور کردم. روزی که دنیای دخترانه ام پایان یافت و تمام بدبختی هایم شروع شد..
فلش بک « چهل روز قبل »
به صفحه ی قرآنی که در مقابلم باز بود، خیره نگاه می کردم و اشک می ریختم به حال زار خودم. دلم می خواست با تمام وجودم فریاد بزنم ایهالناس من هنوز عزادار مادری هستم که از مرگش مدت کوتاهی می گذرد.

خرید کتاب
35,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=29740
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!