رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان پیلوت
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: الناز محمدی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 912

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان پیلوت از الناز محمدی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

یاشار برای دور ماندن از شرایط زندگی خود در خانه‌ی پدری، تصمیم می گیرد مستقل باشد. وقتی خواهرش هم به او ملحق می‌شود، پیلوتی را اجاره می‌کند که سرآغاز آشنایی اش با یک خانواده است. خانواده‌ای که ظاهرشان طلایی است ولی از درون پوسیده‌اند… عقلش می‌گوید از آن‌ها دوری کند ولی احساسی دارد که همیشه بر منطق چیره است و‌…

خلاصه رمان : پیلوت

روز اول بهمن بود… جز آلودگی و اخطاری که بابت بیرون نرفتن ها می دادند خبر دیگری از زمستان نبود. انگار که طاق آسمان را پایین کشیده و درست بالای سر شهر دوده گرفته بود! برای او که سرمایی بود هم گرمای کاپشنش زیادی بود بدون بستن زیپ کاپشنش کلاه نقاب دارش را، روی سرش مرتب کرد و راه افتاد توی کوچه اما هنوز چند قدم بیشتر نرفته بود که حس کرد صدای عجیبی از بن بست کنار خانه می آید فکر کرد گربه ها آن پشت برای خودشان بزمی گرفته اند و عیششان را ساخته.اند. کم نبودند توی این محله روزی چندتایشان خمار و لاغر از

بغل پایش می گذشتند و انگار که خودشان را اهل محل می دانستند. تا خواست بیخیال شود، صدا واضح تر شد ابروهایش را کمی جمع کرد و برگشت عقب گوشش تیز شد و قدمی پس رفت. صدای التماس بود.انگار چیزی شبیه ضجه زدن در چاهی پر از آب. دو قدم بلند برداشت و سر کوچه ی باریک پیچید. گربه کجا بود وقتی آدم ها هر جا را برای لولیدن به هم انتخاب می کردند؟ اول نفهمید مردی که پشت بهش دارد، مشغول چه کاری است که خیلی تکان نمی خورد اما در یک لحظه حس کرد تندبادی سمتش آمد و گوش هایش قبل از مغزش تیر کشید در

یک لحظه حس کرد توی کوره افتاد و پوست صورتش از تهیج و شرم و گناه ور آمد! چنان از پشت سر مرد را کشید که خودش به دیوار خورد و یقه ی کاپشن طوسی او از پشت سر پاره شد. مرد که غافلگیر شده بود فقط جلوی شلوارش را گرفت و تیزی که توی دستش بود را فرو کرد توی پهلوی یاشار و دوید سمت خیابان… نفس توی سینه اش ماند و درد رها شد. پهلویش را محکم گرفت و چسبیده به دیوار سُر خورد زمین. سر چرخاند ته کوچه و دخترک را دید که بدون روسری و با موهایی که توی صورتش ریخته، سه کنج کوچه روی زمین نشسته…

خلاصه کتاب
یاشار برای دور ماندن از شرایط زندگی خود در خانه‌ی پدری، تصمیم می گیرد مستقل باشد. وقتی خواهرش هم به او ملحق می‌شود، پیلوتی را اجاره می‌کند که سرآغاز آشنایی اش با یک خانواده است. خانواده‌ای که ظاهرشان طلایی است ولی از درون پوسیده‌اند... عقلش می‌گوید از آن‌ها دوری کند ولی احساسی دارد که همیشه بر منطق چیره است و‌...
خرید کتاب
22,400 تومان
https://romankhaan.ir/?p=11958
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • پونه
    9 آذر -622 | 00:00

    شاید بعد از خواندن چندین بار، داستان کاملا مسلط به دنیای آن خواهی بود. علاوه بر این کتاب‌افزار برای چاپ خانگی و برنامه‌های کاربردی هم عرضه می‌شوند.

  • آفتاب
    9 آذر -622 | 00:00

    هر روز موقع خوندن رمان به گذشته‌ام فکر می‌کنم و حس خوبی بهم دست میده.

  • بهزاد
    9 آذر -622 | 00:00

    احساس میکنم که اون مرد در داستان این کتاب، من هستم.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!