رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان پناه تو
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: کمند مشکات
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1487

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان پناه تو از کمند مشکات با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

همیشه عاشق دختر داییم بودم، ولی اون با کسی نامزد کرد که رهاش کرد و من باهاش رفتم تو رابطه ولی نمی دونستم که!…

خلاصه رمان : پناه تو

صبح با صدای زنگ موبایلم بیدار شدم. بدون اینکه به صفحه نگاه کنم، جواب دادم : بله. آرش: به به! خانوم خوابن هنوز ! من ده دقیقه دیگه جلو درم پناه خانوم… _ای وای الان آماده میشم… قطع کردم. سریع دست و صورتم رو شستم. لباس پوشیدم. یک شومیز توی کیفم گذاشتم و با عجله کمی آرایش کردم. به ساعت نگاه کردم، نه و ربع شده بود. بیسکوییتی دستم گرفتم و به سمت در رفتم. کمی دچار استرس شده بودم اما سعی کردم به دلم بد راه ندم. مامان صدام کرد: پناه کجا؟ امروز جمعه هست ها! _میدونم مامان. با آرش قرار دارم. چیزی نگفت. خانواده ی من اونقدر به آرش اعتماد داشتن که

اصلا مشکلی با رفت و آمد زیاد من حتی به خونه شون نداشتن بلند گفتم: خداحافظ مامان و در رو بستم. کفش هام رو پوشیدم و به سمت حیاط دویدم. آرش توی ماشین منتظرم بود. سریع سوار ماشین شدم _وای ببخشید خیلی خسته بودم خواب موندم. آرش: از بس تنبلی! _عه! آرش: دروغ میگم؟ _بیخیال حالا. چه خبر؟ آرش: سلامتی شما! _الان امروز برنامه ات چیه آقا؟ آرش خندید: این آقا رو که میگی ها، یاد خانوم جون خدا بیامرزم می افتم. ضربه ای به بازویش زدم: مسخره. آرش: به خدا راست میگم. جوری می خندید آدم خنده اش می گرفت. با خنده گفتم: خب حالا بگو برنامه امروز

چیه؟ صداش رو صاف کرد: والا پناه خانوم جون، الان میریم خونه. من امروز بیکارم. اما نمیشه هم مامان و تنها بذارم. میریم اونجا پیش هم. اگر هم مامان یه وقت کار داشت، پیشش باشم. عاشق این خصلت حمایت گرانه اش بودم: آقا جون خونه نیست؟ آرش: نه. اون بنده خدا همش دنبال یه راه واسه کم کردن این قرض هاست. تا سر ماه اگر جور نشه چکش برگشت میخوره. _ای وای! پس این همه پول؟ میخواد از کجا جور کنه؟ ارش: نمیدونم! داره به هرکس میشناسه رو میندازه کارگاه و گذاشته برای فروش. ولی تو بازار داغون! بی مروتها خیلی زیر قیمت هم میگن! بیچاره آقا جون…

خلاصه کتاب
همیشه عاشق دختر داییم بودم، ولی اون با کسی نامزد کرد که رهاش کرد و من باهاش رفتم تو رابطه ولی نمی دونستم که!...
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=9221
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • جهانشاه
    9 آذر -622 | 00:00

    آیا رمان‌هایی هستند که ازشان می‌توان به صورت رایگان دانلود کرد؟

  • انیا
    9 آذر -622 | 00:00

    خواندن کتاب‌ها از ازدیاد دانش، افزایش تمرکز و بهبود سلامت روانی برخودار هستند.

  • پرستار
    9 آذر -622 | 00:00

    بله، من به دنبال رمانی هستم که با یه لهجه محلی نوشته شده باشه، آیا پیشنهادی دارید؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!