توضیحات
رمان پرواز به وقت عشق، داستان زندگی دختریست به اسم الهام که درخانواده فقیری به دنیا اومده، اما ازهمون اول شرایطشو نمی پذیره و دنبال بزرگ شدن و پرواز کردنه. اما بلند پروازیهاش جای خودشو به احساسات غلط میده و شکست سختی تو زندگیش میخوره که این شکست باعث میشه با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنه. درواقع 30سال زندگی سخت و پرفراز و نشیب الهام رو بیان می کنه…
اسم رمان: رمان پرواز به وقت عشق
نویسنده این اثر: شیما اسماعیلی
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
گوشه ای از داستان رمان پرواز به وقت عشق
مادرسری تکون داد و از اشپزخانه بیرون رفت. نمیدونم چی تو وجودم بود که اصلا آروم و قرار نداشتم. از همون اول که به دنیا اومده بودمم، به قول مامان پرسر و صدا بودم و حالا که 11 سال داشتم چیزی از اون همه شلوغی و شیطنت کم نشده بود. دریک خانواده فقیر به دنیا اومدم. وضع مالی خوبی نداشتیم و از وقتی یادم میاد پدرم فکر دخل و خرج روزانه و شمارش پول های حقوقش بود.
گاهی انقدر پول هایی که به زور آخرماه گرفته بود و دسته بندی میکرد که ناخوداگاه یاد کتاب ریاضی ابتداییم می افتادم. پدربرای من یه معمای بزرگ بود. انگار همیشه یه علامت سوال تو ذهنش داشت. تنها چیزی که ازش به یاد دارم، نشستن جلوی تلویزیون یا حبس کردن خودش تو زیرزمینی بود که هیچ وقت حق رفتن به اونجا رو نداشتم.
مادر اما باپدرم فرق داشت. از وقتی یادمه همیشه مشغول یه کاری بود و کمتر بیکار میدیدمش. تمام روزاز پادرد مینالید و حالش روز به روزبدتر میشد. اما پول دوا و درمون نداشتیم و من میدونستم که تا چند سال بعد دیگه نمیتونه کارکنه. از صبح تا شب چادر رنگ و رو رفته اش رو دور کمرش می پیچید و مشغول کارهای روزانش میشد.