توضیحات
داستان رمان نا کجا، ماجرای یک جوان تحلیلگر سهامه که در لندن زندگی آبرومندی با خانه و شغل و یک نامزد معقول داره. ولی یک شب، شبی سرنوشتساز در زندگیش، یک دفعه با دختری از «لندن پایین» رو به رو میشه. دنیای مخفی افسانهای و سیاه و رازآلود.
اسم رمان: رمان نا کجا
نویسنده این اثر: نیل گیمن
ژانر رمان: فانتزی، علمی-تخیلی
گوشه ای از داستان رمان نا کجا
شب قبل از این که ریچارد می هیو راهی لندن شود، شبی بود که اصلا به او خوش نمی گذت. دم غروبی خوش می گذراند: کارت های خداحافظی را که برایش فرستاده بودند می خواند و از محضر این عزیز مهربان به حضور آن یکی می رفت. همه هم از آشنا و فامیلش که بد هم نبودند.
از اخطارهایی که در مورد بدی ها و خطرات لندن به او می دادند، حظ می برد و از گرفتن چتر سفیدی که نقشه ی مترو را روی آن چاپ کرده بودند و دوستانش برایش دونگی خریده بودند، کیف می کرد. از یکی دو پیمانه ی اول لذت برد. ولی بعد از آن با هر پیمانه ای که بعدش بالا می انداخت حس می کرد خیلی کمتر دارد حال می کند.
تا حالا که بیرون کافه ای در شهر کوچکی در اسکاتلند روی پیاده رو نشسته بود و لرز هم کرده بود و داشت مزایای جانبی برگرداندن همه چیز و برنگرداندن را به نسبت با هم مقایسه می کرد و اصلا هم خوش نمی گذراند. توی کافه دوستان ریچارد با چنان جدیت و شور و شوقی مشغول جشن گرفتن عزیمت قریب الوقوع او بودند که دیگر قضیه کم کم داشت برای ریچارد بودار می شد.