توضیحات
داستان رمان میراث یاس، راجع به یه دختر جویای کار به اسم یاس که دلش می خواد ازلحاظ مالی مستقل بشه تا بتونه خرج و مخارج خودشو دربیاره… دوست صمیمیش که برای یه آدم با نفوذ کار میکنه. اونو مهماندار هواپیمای شخصی رئیسش میراث، که یه آدم دختر باز هست میکنه… روز اول کاری وقتی تو هواپیما هستن میراث وقتی یاسو میبینه ازش خوشش میاد و سعی میکنه بهش دست درازی بکنه و اینکارو میکنه… یاس باردار میشه اما میفهمه که میراث زن داره و این نفرتشو بیشتر میکنه ولی…
اسم رمان: رمان میراث یاس
نویسنده این اثر: سیما نبیان منش
ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی
گوشه ای از داستان دانلود رمان میراث یاس
دستشو پشت کمرم گذاشت و به جلو هلم داد. با قدم هایی سریه به سمت هواپیما رفتم. پله ها رو بالا رفتم و چون جز خلبانها هنوز کسی سوار هواپیما نشده بود، بدون نگاه کردن به آینه رژ سرخ رو روی لبم مالیدم. صدای بگو بخند که اومد فورا رژ رو تو مشتم پنهان کردم و صاف ایستادم.
مرد جوون سی و چند ساله ی در حالی که دستهاش رو توی جیبهای شلوار سیاهش فرو برده بود با نگاهی سراسر غرور پله ها رو بالا میومد. پشت سرش سه مرد بالا میومدن و یه زن جوون با لباس رسمی. غرور زیاد از نحوه ی قدم برداشتن و نوع نگاهش مشخص بود.
همین که پاشو بالا گذاشت، به منی که دومین خدمه ی هواپیمای شخصیش بودم و صاف و بدون قوز ایستاده بودم نگاه کرد و یه لبخند ریز رضایتمندانه زد. هر کاری کردم نتونستم یکی از اون لبخندهای لوند تحویلش بدم. چون در نگاه اول اصلا ازش خوشم نیومد و مهرش به عنوان رئیس به دلم ننشست.