رمان خوان
دانلود رمان
رمان مرد نامرئی من
  • حجم: 8.04 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

در بخشی از رمان مرد نامرئی من می خوانیم…سیگارم رو روی لب روشن کردم وپکی محکم بهش زدم. دستم و روی شیشه گذاشتم و دودشو حلقه ای بیرون دادم. انگار خاطراتم همراه سیگار دود می شد. آرامش بهم تزریق می شد! خیره شدم به دختری که با گریه و زاری التماسم می کرد. برام لذت بخش بود، صداش توی گوشم اکو شد… به پات می‌افتم پرهام من دوستت دارم..

نام این اثر: رمان مرد نامرئی من
نگارنده: رویا نیکپور
سبک: عاشقانه، اجتماعی

قسمتی از رمان مرد نامرئی من

تا خواست لب باز کنه، از ماشین پیاده شدم و بازوشو توی چنگ گرفتم و از ماشین پرتش کردم پائین. دستم رو تهدیدوار تکون دادم و گفتم: فقط سه روز
فریاد زد: دوستت دارم!
لب زدم: منم همین طور!
چشماش برق زدن: جدی؟؟
پوزخندی زدم و گفتم: نه!!

بی توجه به مردمی که با تعجب نگاخ می کردن، سوار ماشین شدم و حرکت کردم. این دختر عجیب منو کلافه کرده بود. حس تنفر عجیبی نسبت بهش داشتم که تا حالا به بقیه دحترائی که باهاشون برخورد کردم، نداشتم! سیگارم رو از پنجره ماشین پرت کردم بیروم و از داشبورد گوشیم رو بیرون آوردم.

اس ام اس هامو چک کردم، خدا رو شکر هیچ اس ام اسی از شاهین نداشتم. گوشی و انداختم بالا و گرفتمش. شماره یک و فشار دادم و تماس برقرار شد. بدون اینکه بزارم حرفی بزنه گفتم: حله. مورد بعدی و بگو. منتظر زنگتم.
بعدم قطع کردم. ماشین و روشن کردم و پامو روگاز فشردم. امروز خیلی خسته شدم اینقدر با این دختره ی جیغ جیغو سر و کله زدم…

خرید کتاب
35,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=29703
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!