توضیحات
شبنم هفده ساله در رمان متهم رمانتیک، قرار نیست برای همیشه هفده ساله بمونه. اون با یک شک قوی چشماش رو روی واقعیات زندگیش باز میکنه؛ شبنم چشماش رو از دست میده …
اسم رمان: رمان متهم رمانتیک
نویسنده این اثر: لیلی محمد حسینی
ژانر رمان: عاشقانه
گوشه ای از داستان رمان متهم رمانتیک
من معمولی بودم. به جز کارنامه ام که مایه ی فخرم بود، در همه چیز معمولی بودم. اشتباه من وقتی شروع شد که با شلوغ شدن دورم فکر کردم متفاوتم. گم شدم در همهمه اطراف اما؛ اما دنیا با من بازی اصلی رو شروع کرد، یه مسابقه که من وزیرش رو بیرون انداخته بودم غافل از اینکه سربازش به ته خط رسیده و من اون رو ندیدم..
با سارا و مهدیه توی حیاط نشسته بودیم. سارا که درگیر راه اندازی ساعت خوابیدش بود گفت:
– از سوژه چه خبر؟
– کدوم سوژه؟
مهدیه گفت:
– داره میاد.
جهت نگاهش لبخند به لبم آورد گفتم:
– بیخیال بچه ها.
سارا گفت:
– بارونیش رو ببین..
مهدیه گفت:
– میدونین لو رفتن سالن اجتماعات کار خودشه؟
گفتم:
– مهدیه الان که غریبه پیشمون نیست سرهم نمیکنی که؟
توی چشمهام نگاه کرد و گفت:
– برای بد کردن یکی کلی راه هست ولی هیچی به اندازه واقعیت نمی تونه به زمین بزنتش.
سارا و مهدیه به من نگاه میکردن. سالن اجتماعات خط قرمزم بود. قسم خورده بودم اگه مقصرش رو پیدا کنم؛ حالش رو بدجوری بگیرم.