توضیحات
نووآ جانسون در رمان ماموریت سرخ، یک تکتیرانداز ماهر و معروفیه. اون تو آخرین مأموریتش شکست میخوره، فقط بخاطر اینکه میخواد از تنها قانونش پیروی کنه….
اسم رمان: رمان ماموریت سرخ
نویسنده این اثر: الهام مشایری اشتیانی
ژانر رمان: عاشقانه، جنایی
گوشه ای از داستان رمان ماموریت سرخ
بخاطر باد شدیدی که به صورتم میخوره، قبل از اینکه گردههای خاک تو چشمهام برن، عینک تیراندازیم رو روی چشمهام تنظیم میکنم:
– لعنت به این باد!
همیشه موقع تیراندازی از همین موضوع کلافه میشم. هرچند تاثیر خاصی تو تیراندازیم نداره اما به هرحال عصبیم میکنه. ولی خب اینکه همیشه از تو ارتفاع تیراندازی میکنم هم دلیل خوبیه که چرا باد رو اعصابمه، واگرنه الان اواسط بهاره.
دستهام که با دستکش های بندانگشتی پوشیده شدن رو به نرده ها میرسونم و از اون بالا نگاهم رو به زیر پاهام که بخاطره وجود ابرها چیزی معلوم نیست، میدم.
– یعنی الان نمیتونیم مأموریتمونو انجام بدیم؟!
وقتی صدای ناامید و نگران پسر کنارم رو میشنوم به سمتش برمیگردم.
حاضر، اماده و منتظر ایستاده تا بتونه تیراندازی من رو از نزدیک ببینه. نیم نگاهی به لپتاپ تو دستش میندازم و نیشخندی میزنم:
– طوفان هم بیاد برای من فرقی نداره.
حالا که انگار خیالش راحت شده از اینکه قراره به خواستهش برسه، لبخندی میزنه و عینک طبیش رو روی چشمهاش تنظیم میکنه. دوباره به سمت ارتفاع برمیگردم و کمی خم میشم.