| یکشنبه 4 آبان 1404 | 04:41
رمان خوان
دانلود رمان
رمان لانتور اثر گیتا سبحانی (pdf)
  • منبع تایپ: romankhaan.ir

توضیحات

دانلود رمان لانتور pdf اثر گیتا سبحانی بدون سانسور

نام رمان: لانتور

نام نویسنده: گیتا سبحانی

ژانر اصلی رمان: عاشقانه

زبان رمان: فارسی

سال انتشار: اردیبهشت 1404

تعداد صفحات : 100

معرفی رمان لانتور

دنیا دختره تخسی که وقتی بچه بود، بیش فعالی شدید داشت یه جوری که راهی آسایشگاه روانی شد و اونجا متوجه شدن این دختر یه دختر معمولی نیست و ضریب هوشی بالایی داره، تو سن ۱۹ سالگی صلاحیت تدریس تو دانشگاه رو میگیره و با سامیار معتمدی پسره مغرور و پر از شیطنت و البته جذاب و دختر کش که به هیچ دختری محل نمیده و دخترا فقط و فقط براش سرگرمی هستند، بخاطر شرایطی که دنیا با اختراعش تو کشور های دیگه داره روی دنیا شرط میبنده و میخاد مخ دنیا رو واسه رسیدن به اهدافش بزنه در حالی که دنیا فکر می‌کنه…

خلاصه رمان لانتور

دنیا؟دنیا؟ گلوم پاره شد کدوم گوری هستی؟ شریف جان پاشو ببین کجاست این دختره، باز کجا داره آتیش میسوزونه…در این حین پدرم شریف الشرفا دراز به دراز، چنان بادی در می کند در خواب که پاسخی برای مادرم باشد… مادر بسیار شرمسار شد و ضایع! و درحالیکه دماغ عملیاش رو گرفته بود با عشوه و ادا گفت: خاک تو سرت شریف، یعنی خاکا! دخترتم به خودت کشیده بوگندو، حال بهم زن جمع کن خودتو ببینم!

بعد از اینکه ظرفمو پر کردمو گذاشتم تو کیفم، خم شدم ببینم خشدکم در چه وضعیته و با چیزی که دیدم دلم میخواست همین کلاه فلزی رو بزارم دوباره روی سرمو بدون هیج حرفی اینجا رو ترک کنم! شرته باب اسفنجی که از زیر پوشیده بودم کاملا مشخص بود و جر خوردگیه خشدکم یه وجب نبود بلکه سه وجب بود…مانتوی جلو بازمو محکم با دستم نگه داشتم که یهو باز نشه…

ترمه با دوستش شیدا که قرار بود کارهای آرایشی منو انجام بده تماس گرفت و ازش خواست با وسایلش بیاد اینجا و به سر و وضع من برسه! سوگل هم با خواهرِ عباس که تو آتلیه کار میکرد تماس گرفت و گفت که زودتر خودشو برسونه .. سامیار تمام ثبت لحظه های امشب و که یکی از مهمترین شبهای زندگیِ هر دختریه با یک جمله تموم کرد: “با گوشیم عکس میگیریم! گوشیم کم از دوربین فول اچ دی نداره” و چقدر اون لحظه من با این حرفش سوخته بودم ! سوگل و ترمه با ذوق لباسهایی که خریده بودن و نشونم میدادن و من تمام فکرم پی اس ام اسی بود که سامیار فرستاده بود و چقدر اون لحظه خوشحال بودم که اشکمو بچه ها به باز شدنِ بختم تعبیر کردن و فکر کردن از اینکه دارم عروس میشم خوشحالم!

طبق معمول ترک عادت نکرده بود و با پاهاش جفتک مینداخت که خم شدم و از زیر زانوش گرفتم و روی سرشونم انداختمش! حالا نوبتِ این بود که اون زبونِ سه متریش بکار بیفته: کمک! به کمرم ضربه میزد و تقلا میکرد رهاش کنم! حس کردم زورش نسبت به قبل کمتر شده، شایدهم اشتباه میکردم!  بزار منو زمین! دست نزن به من آشغال چی میخوای از جونِ من؟ به گریه افتاد و با صدای جیغ جیغو و نالانی گفت: چرا برگشتی؟ چرا؟ بزار من و زمین مثل آدم دردت و بگو چیه چرا من و سر و ته میکنیمغزم ریخت تو دماغم؟ خواهش میکنم من و بزار زمین…اما فقط گوشه لبم از پوزخند به بالا هدایت شد…

خلاصه کتاب
دنیا دختره تخسی که وقتی بچه بود، بیش فعالی شدید داشت یه جوری که راهی آسایشگاه روانی شد و اونجا متوجه شدن این دختر یه دختر معمولی نیست و ضریب هوشی بالایی داره، تو سن ۱۹ سالگی صلاحیت تدریس تو دانشگاه رو میگیره و با سامیار معتمدی پسره مغرور و پر از شیطنت و البته جذاب و دختر کش که به هیچ دختری محل نمیده و دخترا فقط و فقط براش سرگرمی هستند، بخاطر شرایطی که دنیا با اختراعش تو کشور های دیگه داره روی دنیا شرط میبنده و میخاد مخ دنیا رو واسه رسیدن به اهدافش بزنه در حالی که دنیا فکر می‌کنه...
لینک های دانلود
خرید کتاب
تماس بگیرید
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=51711
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!