توضیحات

رمان قمار به شرط چشمانت
(بدون سانسور) دانلود رمان قمار به شرط چشمانت اثر badri با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
در
رمورد دختری نوزده ساله به اسم بهاره که برای تامین مخارج زندگی خودش و مادرش دنبال کار میگرده.
اما هیچ کار مناسبی پیدا نمیکنه.
یک روز که بهار همراه همکلاسی هاش به کوه نوردی میره، یکی از اون ها بهش پیشنهاد کاری رو میده و بهار ناخواسته وارد گروهی قمارباز میشه.
بهار وارد زندگی تجملاتی آدم هایی به ظاهر خوشبخت و بی مشغله میشه، اما این تنها ظاهر ماجراست.
و با پذیرفتن این کار اتفاقاتی توی زندگی بهار میوفته…
خوب و بد!
اتفاقاتی که روزی حتی تو خواب هم نمیدید و با آدم هایی با شخصیت های متفاوت آشنا میشه…
خوب و بد!
شخصیت های این رمان آدم هایی با زندگی ها و سرگذشت های متفاوت هستن که سرنوشت شون به طرز عجیبی بهم گره خورده.
خلاصه رمان : قمار به شرط چشمانت
پوفی کشیدم. حوصلم خیلی سر رفته بود.
نگاهم به اون طرف اتاق کشیده شد و روی چهره مهربون مامانم ثابت موند.
مثل همیشه در حال دوخت و دوز بود.
خیاطیش حرف نداشت و واسه همین هم از ما بهترون همیشه برای پارتیا و جشنای وقت و بی وقتشون بهش سفارش لباس می دادن.
مامان با دقت مشغول دوختن یقه لباس بود.
به چشماش نگاه کردم، قرمز و خسته بودن.
بلند شدم و به سمتش رفتم. من رو که دید لبخندی روی لبای قشنگش نشست.
منم معطل نکردم و رفتم پیشش و سرش رو بوسیدم.
-خسته نباشی مامان جون.
-سلامت باشی دخترم.
کنارش نشستم و ب*و*س*ه ی دیگه ای به گونش زدم.
لباس رو به آرومی از تو دستاش بیرون کشیدم کشیدم و اون طرف گذاشتم…
هیجان و ترس شخصیتهای نویسنده درت لذت زیادی داره، همیشه کنجکاوم که ادامه داستان چی میشه؟.
یکی از چیزایی که من خوندن رمانها رو دوست دارم، اینه که همه داستانها از نگاه شخصیت های مختلف روایت شده و این درک ذهنی من رو از مسئله زیاد کرده.
دوستان، من به دنبال یه رمان کمدی هستم، آیا پیشنهادی دارید؟