توضیحات
امیر بهادر در رمان قمارباز، پسری خشن و مغروره که همه ی دخترا تو کفشن! یه قمارباز هفت خط که هیچ کس حریفش نیست! آیلی یه دختر شر و شیطونه که روز عقدش توسط آدمای امیر بهادر دزدیده میشه اون باید قراره تقاص باباشو پس بده و…
اسم رمان: رمان قمارباز
نویسنده این اثر: فاطمه ایزدی
ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی
گوشه ای از داستان دانلود رمان قمارباز
درو بستم و از اتاق بیرون زدم. کلافه دستی تو موهای مشکی لختم کشیدم و بی اعصاب به طرف آشپزخونه راه افتادم. حالا که موعد کاری که می خواستم انجام بدم رسیده بود عذاب وجدان و استرس گرفته بودم. وقتی این دخترو دیدم حس نداشتم. من چطور می خواستم با اون چشمای معصومی که بهم زل زده بودن اینکارو بکنم؟
من می خواستم آگاهانه اونو تو دام بندازم. یک لحظه حس ندامت و پشیمونی به سراغم اومد اما با یاد هدف و انتقامم از خانواده ی اون میلاد عوضی دلم آروم شد. در همین حین موبایلم زنگ خورد. تماس رو وصل کردم و گوشی رو کنار گوشم گذاشتم که صدای مردی ناشناس رو شنیدم..
– کی میاریش؟
نگاهی توی آینه به خودم انداختم و در حالی که اخم رو مهمون ابروهای پرپشتم کرده بودم گفتم: شب…
دوباره اون صدای زمخت به نگرانیم دامن زد…
– خوبه. زودتر بیارش تا بهادرخان عصبی نشده…
دستور داده تا شب بیاریش وگرنه به روش خودش باهات برخورد می کنه.
– گفتم شب میارمش نهایتا فردا…
خیلی خوشم میاد وقتی کسی با اشتیاق بهم میگه که یه کتاب خوب پیدا کردهام.
جلوی خوندن رمان داشتن الکل نکنید، به هیچ وجه به این افراد اعتماد نکنید که رویاپردازی های شما رو به خاطر بیاورند.
به نظرم رمانها روشی مطلوب برای ایجاد حواسیبهجمع و درک عواطف و احساسات هستن.