رمان خوان
دانلود رمان
رمان فرشته ای اسیر در تاریکی
  • حجم: 5.96 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

رمان فرشته ای اسیر در تاریکی، داستان دختر خیلی جوان روستایی اهل مکزیکه به نام آندریا که بار  زندگی و نگهداری از مادر بزرگ بیمارش رو با مشقت روی دوش هاش حمل میکنه. او با کار کردن در تاکستان ها و باغات ارباب مانوئل امرار معاش می کند. غافل از اینکه با آمدن دور از انتظار تنها پسر و ارباب زاده ی روستا بعد از ۲۱ سال ، زندگی اش بصورت غیر منتظره ای دچار  دگرگونی و تحول می‌شود…

نام این اثر: رمان فرشته ای اسیر در تاریکی
نگارنده: ماریمار
سبک: عاشقانه، بزرگسال، تراژدی

قسمتی از رمان فرشته ای اسیر در تاریکی

-من ازتو توقعی ندارم دوست خوبم.
سپس دختران جوان شانه به شانه ی هم سمت خروجی تاکستان گام برداشتند. یهو لولا با شیطنت و منظور گفت: مثل
اینکه خیلی شانس با تو یار نبود.
آندریا یک تای ابرویش را بالا داد: چطور مگه؟!
-چون وقتی به تماشای غروب آفتاب میرفتی یهو سروکله اش پیدا شد.
-منظورت کیه؟!!

لولا با قیافه حق به جانبی جوابش داد: خودتو به اون راه نزن؛ خوب منظورمو فهمیدی، خب معلومه اون (خوان میگل)رو میگم. یه سری کاغذ ماغذ دستش بود که به ارباب (کاسترا) رساند و یه کوچولو زیر چشمی اطرافو دید زد و رفت. آندریا با بی خیالی شانه ای بالا انداخت: خب به من چه،معلومه دنبال کسی میگشته.

لولا طعنه ای به بازوی آندریا زد و با خنده ای آمیخته به شیطنت گفت: تو که راست میگی بهت ربط نداره. من که خوب خبر دارم چه حسی به خوان میگل داری و قایم قایمکی اونو زیر نظر میگیری و تا چشمت بهش میفته هول میشی. حتی اون کار من که چشماش به دنبالشه راز دلتو خیلی وقته فهمیده، البته غیر از (پدرو)که مرتب میگه دیگران اشتباه میکنن.

خرید کتاب
45,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=29871
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!