| جمعه 12 اردیبهشت 1404 | 13:31
رمان خوان
دانلود رمان
رمان غم و عشق
  • حجم: 4.45 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

رادا در رمان غم و عشق، دختری از دیار درد وغم است؛ فرزندی نا خواسته… دختری که در اوج کودکی طعم تنهایی ودرد رو می چشه و با پدر بزرگ و نامادری پدرش زندگی میکنه … رادا فاقد هر نوع احساس ودوست داشتنه دختری سرد وبی تفاوت دختری با حسرت کودکی … با ازدواج سارا خواهر رادا با پسری به نام بنیامین شایسته، پای رادا نا خواسته به خانواده ی شایسته باز میشه واونجا طعم محبت و دوست داشته شدن رو می چشه…

نام این اثر: رمان غم و عشق
نگارنده: ستاره صولتی
سبک: عاشقانه

قسمتی از رمان غم و عشق

مادر دست دخترش رو گرفت و با شوخی و خنده به داخل مغازه رفتن ناخوداگاه اهی کشیدم و سرم رو پایین انداختم. هیچ وقت یه عروسک فانتزی نداشتم. توی عالم بچگی دار و ندارم گلی بود که مادرجون برام بافته بود. خیلی دوستش داشتم بیشتر از همه ی کسایی که داشتم. توی این هفده سال زندگی فقط اون شاهد اشکام و درد و دلام بود. اون محرم رازم وتکیه گاهم بود…

با کشیده شدن مانتوم به عقب برگشتم دختری با دست کثیف و موهایی ژولیده و لباس های پاره جلوم ایستاده بود و قرآن کوچکی دردست داشت و می گفت:
-خانم تو رو خدا، یه قران بخر خواهش میکنم…
لبخندی زدم و دست توی کوله ام کردم و وکیف پولم روهمراه یه شکلات در آوردم قران رو از دستش گرفتم وبوسیدم. بعدهم یه پنج تومنی همره با شکلات بهش دادم.

با خوشحالی به شکلات نگاه کرد و خواست بقیه پول روبهم بده که سرش رو بوسیدم و گفتم:
-عزیزم بقیه اش مال خودت..
-اما…
چشمکی بهش زدم و بدون هیچ حرفی ازش دور شدم. قران کوچک رو دوباره بوسیدم و روی قلبم فشار دادم و با لبخند
زیر لب گفتم:
-خداجون همیشه همین طور بودی هروقت خواستم ناشکری کنم یه جوری خودت روبهم نشون دادی ویادم انداختی که اگه هیچی نداشته باشم ازخیلی ها بیشتردارم….

خرید کتاب
35,000 تومان
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=29934
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!