توضیحات
شعله در رمان رمان عشق یعنی شعله، دختری با استعداد و اصیل ۱۶ ساله است. او در کلاسهای نویسندگی، با استاد زال که مردی جوان و متشخص است آشنا می شود. او سخت تلاش می کند تا در دانشگاه تهران قبول شود. شعله در طول این آشنایی ویراستار مجلهی او میشود. بین آن دو بحثهای طنزگونه پیش میآید و با فراز و فرودهای زیادی رو به رو می شوند، تا اینکه شعله با رئیس موسسه خیریه ای آشنا می شود و …
نام این اثر: رمان عشق یعنی شعله
نگارنده: عاطفه عباسی
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان عشق یعنی شعله
به سرعت خودم را به کلاس رساندم. نفس همیقی کشیدم و پس از تقه ای به در وارد شدم. نگاهم در نگاه مردی حدودا بیست و پنج، شش ساله گره خورد که حدس می زدم استاد جدید باشد. تقریبا با هم رسیده بودیم. بوی عطرش از سالن پایین تا توی کلاس پیچیده بود.
با کت و شلوار مشکی، صورتی اصلاح شده و عینک مستطیلی شکل سختگیر به نظر می رسید. کتاب و جزوه هایش را روی میز گذاشت و با تکان دادن سرش اجازه داد بنشینم. من هم همین کار را کردم که با صدای بلند گفت:
– ما پنج جلسه بیشتر با هم کار نداریم. لطفا به کلاستون اهمیت بدین و کسی بعد از من وارد کلاس نشه.
سعی کردم دو طرف لنگه مانتوام را به هم نزدیک تر کنم و دستی به موهایم کشیدم که از مقنعه ام بیرون آمده بودند. با ماژیک قرمز گوشه راست تخته «به نام خدا» نوشت و رو به ما با لبخند کم رنگی گفت:
– طبق برنامه هر دوره، منتخب بهترین های هر کلاس این آموزشگاه بعد از گذروندن یه دوره سه ماهه داستان نویسی اینجا دور هم جمع میشن.