رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان شرعی ولی غیرقانونی
  • ژانر: عاشقانه، انتقامی
  • نویسنده: سمیه_ف_ح
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 301

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان شرعی ولی غیرقانونی از سمیه_ف_ح با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

زنانی هستن که شرعین. زنانی هستن که واقعاً مادرن. مادر بچه هایی حلال. شرعی بدون هیچ شک و شبهه ای. زنانی با عقد نکاح دائم. اما … آیا همه ی زنها قانونین؟ اگه زن کسی شدی، عقدی و شرعی ولی تیزی زیر گلوت گرفتن که تو این طایفه اسم هیچ مردی نباید بره تو شناسنامه ی هیچ زنی، چیکار می کنی؟ چطور می خوای ثابت کنی ازدواج کردی ؟ چطور می خوای ثابت کنی مادر شدی ؟ چطور می خوای جدا بشی وقتی هیچ جایی حق نداری مهم ترین واقعه ی زندگیتو ثبت کنی؟ زنی می تونه طلاق بگیره که بتونه اثبات کنه ازدواج کرده….

خلاصه رمان : شرعی ولی غیرقانونی

صدای هلهله و شادی همه جا رو پر کرده بود. اما من، عروس سیزده ساله ی این بزم، غصه دار بودم .عاقد عقد روخونده بود و حالا من با مهریه ی دو دست لباس سوزن دوزی شده ی اعلا که تنها آرزو و خواسته ی زنان طایفه ام هست، زن آدینگی شده بودم که حاضر نبود صورتم رو نگاه کنه. وقتی انگشتر دستم کرد از پشت ابروهای گره کرده نگاه ترسناکی بهم انداخت و زیر لبد غرید، باید می کشتمت تا نتونن به ریش من ببندنت. اولین جمله ای که شوهرم بعد از عقد بهم گفت.

خیال کشتن من بود‌. من همونجا مرگ خودم و همه ی آرزوهای بزرگمو که شاید برای دختران شهرهای دیگر مسخره و کوچک باشند، به چشم خود دیدم. شادی کنندگانی که وسوسه ی ولیمه ی عروسی، حسابی از خود بی خودشان کرده بود، من و شوهرم رو به سوی حجله گاهی هدایت می کردن که بی شباهت به قتلگاه نبود. می ترسیدم. از زور بازوی آدینگ و خشمی که پشت چهره ی خندانش، فقط برای خلوت خودش و من کنار گذاشته بود، مثل سگ می ترسیدم. چه شبی بود اون شب.

شاید آرزوی صنوبر و خیلی از دخترکان طایفه بود که عروس حجله گاه آدینگ شوند. و شاید اگه اونا عروس این داماد بودن، اینطوری اذیت نمی شدن. ولی جغد شومی که بالای سر من پرواز می کرد، قرعه ی این فال بدشگون رو به نام من زده بود. حجله گاهی پر از بوی خونه و تعفن. تعفنی پر از نفرت و انزجار. دردی کشنده که جسم نحیف و نابالغم رو در بر می گرفت و صدای نفس های خشمگین و انتقام جویانه ی مردی که نفرتش رو با کوبوندن بدترین زخمه ها به پیکر بی جونم…

خلاصه کتاب
زنانی هستن که شرعین. زنانی هستن که واقعاً مادرن. مادر بچه هایی حلال. شرعی بدون هیچ شک و شبهه ای. زنانی با عقد نکاح دائم. اما … آیا همه ی زنها قانونین؟ اگه زن کسی شدی، عقدی و شرعی ولی تیزی زیر گلوت گرفتن که تو این طایفه اسم هیچ مردی نباید بره تو شناسنامه ی هیچ زنی، چیکار می کنی؟ چطور می خوای ثابت کنی ازدواج کردی ؟ چطور می خوای ثابت کنی مادر شدی ؟ چطور می خوای جدا بشی وقتی هیچ جایی حق نداری مهم ترین واقعه ی زندگیتو ثبت کنی؟ زنی می تونه طلاق بگیره که بتونه اثبات کنه ازدواج کرده....    
https://romankhaan.ir/?p=6273
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • باقر
    9 آذر -622 | 00:00

    می‌تونید برای من سایتی بگید که بتونم باهاش رمانهای ایرانی رو دانلود کنم؟

  • پی داش
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن این کتاب برای من احساس نوید بخشی شده که چهارچوب کوچک و پایه ضعیف رو با روایت درستی گسترش داده تا اندازه ای که با بقیه داستان‌ها دیده نمی‌شد.

  • بهناز
    9 آذر -622 | 00:00

    کدام وب‌سایت‌های دانلود رمان معتبرتر هستند؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!