توضیحات

رمان سه تفنگدار شیطون
(بدون سانسور) دانلود رمان سه تفنگدار شیطون اثر فاطمه موسوی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
نوشته های روی شن، مهمان اولین موج دریا هستند، اماحکاکی های روی سنگ، مهمان همیشگی تاریخند و دوستان خوب حک شدگان روی قلبند و ماندگاران ابدی…
شخصیت های مونث رمان: آیدا، یاسی، فاطمه
شخصیت های مذکر رمان: متین، اردلان، علی، سمیر
خلاصه رمان : سه تفنگدار شیطون
از آیهان خداحافظی کردم و کیفمو صاف کردم و وارد شدم.
با شادی به بچه ها نگاه کردم که وا رفتم.
با صدایی بلند گفتم:
خدایا اینا چرا اینقدر گنده هستن؟ اصلا چرا من نمی شناسمشون؟
علیک سلام. خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟ خانواده خوبن؟ همسرتون خوبه؟ یدونم مال من جور کن.
من آیدا هستم، آیدا موسوی ملقب به موسی یا آیدی 14 سالمه و روزا ساعت دو کلاس دارم تا درس های مهم زندگی رو به شیطون آموزش بدم.
امروز روز اول مهرماه اما نمیدونم چرا دوستامو نمی بینم.
هرچی می بینم فقط دخترای گنده و قد گوریلن.
آخ جون بالاخره یکی رو دیدم. به سمت ابراهیمی ملقب به ابی دویدم و شیرجه زدم روش که با آسفالت یکی شد.
ابراهیمی: اوا سلام موسی چطوری؟
(قابل توجه موسی همون موسویه)
من: هم خوبم، هم خوشم، هم سالمم.
ابراهیمی: پس بقیه کجان؟ اینا چرا اینقدر گندن؟ نکنه غذا زیاد خوردن چاق شدن؟
من: باز تو دوباره چرت گفتی؟ بزنم لهت کنم؟ نه بزنم؟ نـــــــــــــه بـــــــــــزنم؟
حالا ابراهیمی بدو من بدو به دنبالش. یکدفعه یه صدای نخراشیده از بلندگوی مدرسه بلند شد.
صدا نخراشیده: همگی بچه ها به صف بشین. تجربی ها سمت راست، انسانی ها سمت چپ، ریاضی ها هم اینجا.
من: وا انسانی و تجربی دیگه چه صیغه اییه؟
ابراهیمی: صیغه محرمیت.
من: ابی میام چهل تیکت می کنم ها…
سلام، به نظر شما فایل رمانی با چه کیفیتی بهترین در کیفیت زیاد مصرف پستی هست؟
خوندن یه رمان، تغییر نگرش آدم به دنیا رو همراه داره.
عزیزم، حتماً این کتاب رو بخون، حرف نداره! من تا حالا هیچ کتابی انقدر خوب نخونده بودم.