توضیحات
رمان زنده باد پادشاه، جلد اول از مجموعه تاج سلطنتی است… وقتی بورسیه گرفتم واسه اینکه سال آخر دبیرستانمو تو سوییس بخونم، اصلاً فکر نمی‌کردم قراره گیر بیفتم تو تاریکی زندگی یه روانی واقعی. روگ رویال. از همون پسراییه که مامانا از همون اول بهت هشدار می‌دن: “بهش نزدیک نشو.” بیشتر از حد خوشگل، پول‌داره بشدت، و خانوادش پایه گذاران همون مدرسه‌ای‌ان که من تازه داخلش قبول شدم. گفتم باعث میشه قلبم تند بزنه؟ البته نه از عشق. فقط چون ازم متنفره.
اسم رمان: رمان زنده باد پادشاه
نویسنده این اثر: KHAL HARA
ژانر رمان: عاشقانه، انتقامی
گوشه ای از داستان رمان زنده باد پادشاه
با یه تکون از خواب میپرم و همون لحظه ناله م در میاد. گردنم انگار تبدیل شده به زمین تمرین یه مشت رقصنده ی ایرلندی مست که شب تا صبح روش تمرین کردن. با یه دست پشت گردنمو می مالم، با اون یکی چشمهامو می سابم و می چرخم سمت کسی که بیدارم کرده.
«واقعا باید رو نحوه ی بیدار کردنت کار کنی، تایر. این اصلا اون چیزی نبود که انتظار داشتم.»
دوباره ناله میکنم. « لعنتی چرا گردنم اینقدر درد میکنه؟»
«احتمال چون شیش ساعته گردنتو کج نگهداشتی. همین که سینی غذا رو برداشتن، سرت ولو شد رو شونه ی من و همونجا موند. راستشو بخوای، خیلی بانمکی وقتی خوابیدی… فکر کنم بخاطر اون آب دهن خوشگلته که راه افتاده بود.»
با اخم میگم: «خفه شو، من آب دهن نمیندازم!»
«ممکنه… یا ممکنه هم نه، بهرحال یه عکس ازش دارم. بخوای همچنان ازم ایراد بگیری، گوشیمو درمیارم نشونت میدم.»
«باشه باشه، تو بردی لعنتی.»
«مرسیییی!» با آهنگ خاصی میگه و حس برنده بودنش تو صورتش معلومه.
«ببخش که کل پروازو خواب بودم. اتفاق خاصی افتاد وقتی من بیهوش بودم؟»
