توضیحات
رمان ریما برگرفته از اسم دختر داستان است. ریمای ما یه دختر شاد و شیطون و بیخیالی که دومی نداره! از اون بیخیالا!ی ه دختر باهوش، یه دختر نابغه! تو 15 سالگیش به یه قمار باز فروخته میشه ولی از جایی که فوق خرشانسه دم به تله نمیده درمیره! خودشوباکمک اطرافیانش میسازه، از هوشش و نبوغش نهایت استفاده رو میکنه و…تبدیل میشه به یه هکر کلاه سیاه، یه کابوس یه خواب بد برای سرگرد سانیار ستوده، مامور پرونده ی کابوس تاریک!
اسم رمان: رمان ریما
نویسنده این اثر: Shadinn
ژانر رمان: عاشقانه، پلیسی
گوشه ای از داستان دانلود رمان ریما
نه یه قطره اشک ریختم، نه التماسشون کردم؛ که چی بشه؟ اونا ارزش یه قطره اشکای منو ندارن! آدم بی خیالیم، ولی این دیگه خیلیه! آروم زل زدم تو چشاشون و قسم خوردم یه روزی نابودشون کنم. به خاک و خون بکشمشون! نگامو از اون دو تا جونور یا به قول معروف ننه بابام گرفتم و دوختم به اون مرتیکه مجید سعادت، یا کثافت.
چه فرقی می کنه؟ با نگاه هیزش داشت منو با لباس قورت میداد. اخه یکی نیست بهش بگه یه دختر 15 ساله به چه درد تو میخوره؟ اها؟ بچه باز؟ لجن! جناب کثافت داشت با اون دو تا اتمام حجت می کرد. هیچی از حرفاشون نفهمیدم چون تو فکر و حال خودم بودم. می دونستم تا چند ساعت اخیر چیز خوبی در انتظارم نیست ولی چه کنم…
هر وقت این بی خیالی میزنه به کلم اینحوری خیالم راحت میشه! خیالم کاملا راحته چون تا حالا این حس بهم دروغ نگفته. کثافت با همون ژست مسخره و شیکم گندش اومد سمتم و دستشو دور کمرم حلقه کرد و منو با خودش برد سمت ماشین. داشتم بالا می آوردم ولی اینو هم خوب می دونستم که اگه واکنشی انجام بدم، اوضاع بدتر میشه.