توضیحات
رمان دریا داستان دختر بسیار زیبا و باهوشی است که در دانشگاه با پسری زیبا به نام فریبرز اشنا می شود. فیبرز به او می گوید که از خانواده ای ثروتمند است؛ ولی بعدا دریا متوجه دروغ گویی او می شود ولی با این حال او را می بخشد و برای کمک به او از هیچ کاری خود داری نمی کند. به او درس می دهد و در کنار ان به بچه های دیگر هم درس می دهد تا به وسیله ان پول به فریبز کمک کند و در برابر مخالفت های خانواده اش برای ازدواج با فریبز می ایستد ولی پس از ازدواج…
اسم رمان: رمان دریا
نویسنده این اثر: ماندانا معینی و مرتضی مودب پور
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
گوشه ای از داستان دانلود رمان دریا
تو کلاسمون، همه جور دانشجویی بود. از طرز لباس پوشیدنشون می شد فهمید که از نظر مالی وضعشون چه جوریه. اما بدون استثنا همشون تمیز و آراسته بودن. شوخی نبود! اینا تونسته بودن که از سد کنکور رد بشن و وارد دانشگاه بشن. داشتم به این چیزا فکر می کردم که یه دفعه در کلاس وا شد و یه پسر بلند قد و خوش هیکل اومد تو.
بی اختیار نظر همه بهش جلب شد؛ مخصوصا دخترا!یه سکوت عجیبی تو کلاس ایجاد شده بود.نمی دونم چه جوری بگم اما این پسر با همه ی پسرای دیگه فرق داشت! چشم و ابرو مشکی و با موهای سایه و پر پشت و بلند که معلوم بود قبل از اومدن فقط یه چنگ نوشون زده.
یه شلوار جین مشکی پوشیده بود با یه بلوزخیلی قشنگ مشکی. ابرو های پر و کشیده ای داشت و اسکلت صورتش خیلی خوش فرم بود. سبیل نداشت اما معلوم بود که یکی دو روز صورتش رو اصلاح نکرده.بر خلاف تمام پسرا که با لبخند وارد کلاس می شدند، اون خیلی سرد وارد کلاس شد و بذون اینکه حتی به یه دختر نگاه بکنه، اومد طرف آخر کلاس و یه گوشه که کسی نبود رو یه صندلی نشست.


































































علاقه توام به علم و عشق در داستان این صفحه با خوندن این رمان زیباتر شده!
این رمان با وجود کوتاهی بهار جوانی و فرار از محدودیتهای روحی رو دقیقا به همین شیوه مینویسه که میخواهیم در دنیای امروز زندگی نصیبمون باشه.
هر رمان داستان جالب و جذابی داره و کسانی که خوندن رمان رو منتقد می کنند، حتی یک رمان رو امتحان نکردهاند.