توضیحات
رمان دختر ماورایی، داستان دختری به اسم ماهرخه که زندگی خیلی خوبی داره و در کنار خانواده ش به خوبی زندگی میکنه. اما مهم ترین موضوع اینه که ماهرخ، بعد رسیدن به هجده سالگی متوجه میشه نیروی عجیبی داره. سوال پیش میاد که چه نیرویی؟ خب ماهرخ میتونه صداها رو از کیلومترها دورتر بشنوه.
اسم رمان: دختر ماورایی
نویسنده این اثر: آرمیتا حسینی
ژانر رمان: عاشقانه، فانتزی
گوشه ای از رمان دختر ماورایی
برادر بنده هم فقط اختیار اتاق خودش رو داره و حق نداره وسایلش رو بندازه توی هال. خداروشکر عاشق ورزشه. یعنی ورزشکار معمولی نیست ها. توی اتاقش که میری، از اون بالا توپ آویزون کرده و سمت چپ هم وسایل بدن سازی ریخته؛ سمت راست هم تور فوتبال و کنارش هم تور والیبال.
تختش هم سیاه رنگه و طرح توپ فوتبال تو دسته هاش و تاجش هست. تشکش هم که عکس زمین بازی فوتباله. خودش هم که عاشق شغلش، یعنی مهندسی ساختمونه و در حال درس خونده. یعنی فعلا شاغل نشده ولی آرزو داره شاغل بشه.
اخلاق مادر اینجوریه که زیاد رو نمیده به آدم؛ ولی به موقعش میشه خاله خرس مهربون. یعنی خوب بلده فاصله رو رعایت کنه که نه پررو بشیم نه بی محبت. پدرم هم که عین بچه هاست. این رو که میگم شک نکنین ها! یعنی میاد خونه، کمی کشتی کج نگاه میکنه بعد میره وسط میگه بیاین مبارزه یا بازی کنیم.