رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان خانم کوچولو
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: سان داتر & سپهر
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1041

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان خانم کوچولو از سان داتر & سپهر فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختری ساده که عاشق پسرخاله اش میشه اما به اینکه این عشق است یا علاقه ای ساده شک دارد و کاری هم برای اثباتش نمی کند و تو دلش این حس رو نگه میداره تا اینکه…. آیا تبدیل به عشقی آتشین میشه یا حسی زودگذر….؟

خلاصه رمان : خانم کوچولو

فردین برای بار آخر نگاهی به خودش در آینه انداخت تک سرفه ای کرد و کوله اش را از روی تخت برداشت. از اتاق خارج شد فرناز در حال رفتن به حمام بود. سلامی کرد و از پله ها پایین آمد. خانه ی دوبلکسشان با دو قسمت پله ی مجزا از طبقه ی دوم به سالن طبقه ی اول منتهی میشد به طرف آشپزخانه رفت. لحظه ای ایستاد و از رفتن منصرف شد، اما وقتی پدرش را مشغول تماشای خود دید، به ناچار وارد آشپزخانه شد و زیر لب چیزی مثل سلام را ادا کرد. صابر لقمه ای در دهانش گذاشت و و بعد فورا چایی را هورت کشید و رو به نرگس گفت:

– سلام یاد ندادی به این؟ نرگس روی صندلی جا به جا شد و گفت: – فردین بیا برات لقمه گرفتم. فردین به طرف یخچال رفت. شیشه ی آبی برداشت و با دهان مشغول خوردن آب شد. صابر حرکاتش را زیر نظر داشت. فردین یک بسته شکلات تلخ از یخچال بیرون آورد و رو به نرگس گفت: همینو می برم. نرگس – این که سیرت نمیکنه بیا قشنگ صبحانت رو بخور. ـ نه سیرم میشم. بعد نگاهی به صابر انداخت. صابر منتظر به او نگاه می کرد. فردین صدایش را صاف کرد و گفت: خب دیگه خداحافظ. هنگام خروج از آشپزخانه صابر گفت: وایسا.

فردین پشت به او ایستاد صابر از جایش بلند شد و نرگس هم همزمان برخاست صابر دستی زیر چانه اش برد و متفکرانه گفت: بازم تا شب نمیای؟! فردین همچنان پشت به صابر کرده بود و با بی تفاوتی گفت: میرم دنبال یه لقمه نون بلکه بتونم قسط ماشینت رو بدم. بعدشم باید برم دنبال کارای شرکت. برگشت و چشم در چشم صابر گفت: البته شرکتم شرکت خودم، که با پول خودم باشه نه با پول صاحب این کاخ! و همزمان دستش را به اطراف دراز کرد تا خانه ی به ظاهر  کاخشان را به صابر نشان دهد. صابر پوزخندی زد و گفت: با کدوم پول؟

خلاصه کتاب
دختری ساده که عاشق پسرخاله اش میشه اما به اینکه این عشق است یا علاقه ای ساده شک دارد و کاری هم برای اثباتش نمی کند و تو دلش این حس رو نگه میداره تا اینکه.... آیا تبدیل به عشقی آتشین میشه یا حسی زودگذر....؟
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=12722
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات
  • پژواک
    9 آذر -622 | 00:00

    می‌توانم رمان در قالب اپلیکیشن دانلود کنم؟

  • بهشاد
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن یک رمان، مثل دویدن به دنبال داستان های جالب با هیجان و رمانتیک می‌مونه.

  • آرین
    9 آذر -622 | 00:00

    بهترین رمان‌هایی که به نظر شما خوانده‌اید چه‌اند؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!