توضیحات
شخصیت علی مولایی در رمان حفره، بعد از چند سال موفق به خرید خانه ای می شود که خواهر بزرگش نرگس روزی در آن خانه به عنوان پرستار کار می کرد. علی برای پیدا کردن ردی از خواهر گمشده اش به انباری خانه می رود و تمامی مدارک آنجا را بررسی می کند و به ناگاه دفتر خاطرات خواهرش را پیدا می کند و این دفتر آغازی به پی بردن اسرار خانه یگانه ها می شود…
نام این اثر: رمان حفره
نگارنده: الهام الف
سبک: عاشقانه، اجتماعی
قسمتی از رمان حفره
پایش را روی پدال گاز گذاشته بود و بی تفاوت از چراغ های قرمز چهار راه ها عبور می کرد. از خریدن آن خانه خیلی خوشحال بود. پس از چند سال بالاخره به آرزویش رسیده بود. از خیابان اصلی که گذشت و داخل کوچه شد، خانه را به سرعت شناخت. همان خانه ای بود که نرگس همیشه از آن تعریف می کرد. با دیوارهای سفید و گچ بری هایی که به صورت تزیینی زیر پنجره ها نمایان بود.
چند بار بوق زد. پس از مدتی مردی میانسال در را باز کرد و با کنجکاوی جلو آمد و از او پرسید:
– ببخشید …شما؟
با عصبانیت گفت: صاحب جدید خونه … مگه به شما نگفتند؟!
– آهان! آقای مولایی…علی مولایی…تازه شناختم!
– در رو باز می کنید؟
مرد با عجله به طرف در رفت و آن را کاملأ باز کرد. با ماشین وارد حیاط خانه شد. یک استخر وسط حیاط خودنمایی می کرد. گویی صاحب قبلی خانه علاقه چندانی به شنا نداشت چون آب استخر خشک شده بود. علی از ماشین پیاده شد و گشتی در حیاط زد. منتظر بود تا سرایدار کلیدها را به او تحویل دهد.