توضیحات
رمان تلنگر سیاه درباره یه گروه دانشجو است که با دلایلی مختلف وارد یه خونه میشن که بر اساس یه شایعه پا گرفته. خونه ایی که فقط و فقط قربانی میخواد و چی بهتر از یک گروه هفت نفر!؟
نام این اثر: رمان تلنگر سیاه
نگارنده: ریحانه محرابی
سبک: عاشقانه، ترسناک
قسمتی از رمان تلنگر سیاه
رنگ ساختمون سفید ماته و پنجره های چهارچوبی تیره داره. جعبه ی پست قهوه ایی رنگ روبه روی خونه جایگاه جغد های شومه و سطل آاشغال طوسی رنگ کنار خونه لونه ی گربه های سیاهه.. با خنده وسط حرفش پریدم و گفتم:
-بچه چند تا فیلم ترسناک رو باهم مخلوط کردی و داری اینارو میگی؟ اخه مگه تو شهر جغد هست؟ در عرض دو ثانیه رنگ پوستش قرمز رنگ شد و گفت:
– هی تو پسرر. اگه باور نمی کنی خودت برو ببین. اصلا من کار بدی می کنم که دارم یه شانس بزرگ رو بهتون معرفی می کنم.
نگاهی به قد کوتاهش که به زور تا سینه ام می رسید کردم و گفتم:
-اخه یه خونه ی خرابه چه شانسی میتونه داشته باشه؟
دوباره به حالت خون سردش برگشت و به و سط جمع اومد و با صدایی که زیر شده بود گفت:
-اینکه هرکس بتونه یک ماه تو اون خونه دووم بیاره به ثروت عظیمی دستت پیدا می کنه. جوری که حتی نوه های بچه هاشم تو رفاه و آرامش باشن.
صدای ظریف یه دختر رو شنیدم که گفت:
-مگه اون خونه چی داره ؟
پسرک کوتاه قد به سمتش برگشت و گفت:
-سوال خوبی بود بگو اون خونه چی نداره. جن و روح و .. هر چیزی که فکرش رو بکنین.
نگاهی به دخترک که رنگش پریده بود انداختم و درحالی که مخاطبم با پسر کوتاه قد ترم اولی بود، گفتم:
-اصلا تو این اطلاعات رو از کجا آوردی؟