توضیحات
داوود در رمان تقابل، با قدم هایی خسته و دلی شکسته به دنبال راهی برای التیام دردی است که به جانش افتاد. قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که با دنیا هم سر جنگ داشت و این بین به ازای سوختن عزیزترینش عزیز ترین دیگری را سوزاند به شعله ی انتقام …
اسم رمان: رمان تقابل
نویسنده این اثر: الف. کلانتری
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی، انتقامی
گوشه ای از داستان دانلود رمان تقابل
در انبار را باز کرد و با سرعت خود را به محوطه ی کثیف و متروکه ی باغ رساند، کم کم سر و کله ی بهمن پیدایش میشد و ان وقت بود که نمی توانست دختر چموش را نجات دهد. از زیر نگاه های هیز آن مردک هیچی ندار! اما امیدوار بود به عاقل بودن نازنین، که تا به آن روز و لحظه کسی اجازه نداشت به حریمش دست درازی کند.
حسرت خورد که ای کاش جنس این دختر تازه معلم شده بنجل میبود، که نبود. درب باغ را چهار طاق باز کرد تا بتواند ماشین را از آنجا خارج نماید. از آینه نگاهی انداخت به چهره ی تکیده ی دختری که تا دیروز لبهایش به ناز و غرور می خندید و امروزش شده بود عاقبت زن های خیابانی!
باید بودن این دختر را در زندگیش تثبیت می کرد:
– دو هفته فرصت داری خانواده تو راضی کنی واسه خواستگاری، نه مایه دارم؛ نه ننه و بابای درست درمون دارم که به کلاس حاج رضا محمدی بخوره اما فعلا دست دخترش زیر سنگ منه.
شما چیزی درمورد این روزهایی که به رمان خوندن مشغولیم بلدید؟
عزیزم، حتماً این کتاب رو بخون، حرف نداره! من تا حالا هیچ کتابی انقدر خوب نخونده بودم.
بخشی از یادگیری آموزشی و پرورشی من در دوران کودکی، به خواندن کتابهای داستانی برمیگشت.