رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان بی تو هرگز
  • ژانر: #عاشقانه
  • نویسنده: فاطمه اسماعیلی
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 166

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان بی تو هرگز از فاطمه اسماعیلی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آوا دختری که عاشق پسر خونده عمشه درحالی که عمش اون رو برای پسر خودش کاوه در نظر گرفته طی یکسری اتفاقات مجبور به ازدواج با ارسلان میشه که این یک ازدواج صوریه و حالا بعد از چهارسال ارسلان برگشته و همه فکر می کنن که قراره به قولش عمل کنه اما الان زده زیر قولش و زنش رو نمی خواد طلاق بده…

خلاصه رمان : بی تو هرگز

خودش و تو ایینه بر انداز می کنه… این لباس کوتاهه قرمز با کفشه هایه پاشنه بلند قرمز و پاپیون قرمز رویه سرش زیادی بهش نمیاد؟.. موهاش و که یک بار دم اسبی بسته بود و تصمیم گرفت که باز بذار و باز گل سرش و بیرون اورد… باز دوباره به جایه لک قرمز که از لاکش رویه جوراب شلواری رنگ پاش ریخته بود نگاه کرد… حالا که انقدر عجله داشت این هم شده بود فاز منفی… جوراب شلواریش و عوض کرد و رژش و هم کمی پر رنگ تر کشید… اصلا امشب زیادی از خط قرمز ها دوس داشت بگذره…

زیادی به خودش رسیده بود… باز هم در ایینه خودشو دید زد و پانچ بلند مشکیشو رویه این کوتاه لباسه قرمز پوشید و کمی به ایینه صورتش و نزدیک کرد و به عادت همیشگی اش انگشت اشارشو رویه ابرو هاش کشید… گوشیش زنگ خورد و صدای حمید از پشت تلفن به گوشش رسید: _آوا جان 10 دقیقه دیگه میرسم. رسیدم زنگ میزنم رو گوشیت بیا بیرون. همین الانشم دیر کردیم. _باشه بابایی من حاضرم. منتظرتم. به این فکر می کرد که اگه سردرد امروزو بهانه نکرد بود و با مامان به خونه عمه مینا رفته بود الان مجبور نبود انقدر برای وارد شدن در این جمع استرس داشته باشه…

اما خودش هم نمی دونست این دلشوره برایه چیه؟جشن نامزدیه کیمیا بود دیگه چرا انقدر مضطرب؟ “می گویند انسان ها از اتفاقات اینده با خبر می شوند و این همیشه در ضمیر ناخوداگاهشان پرسه میزند با خبر شده بود نه؟؟” فضایه مطبوع ماشین حالش را بهتر می کرد… گوشی اش زنگ خورد. اسم کیمیا رویه گوشیش به چمش خورد. لبخندی چاشنی لبش کرد به سرعت گفت _کیمیا تقصیر من نسیت من خیلی وقت اماده بودم به داییت بگو که دیر اومد دنبالم…

خلاصه کتاب
آوا دختری که عاشق پسر خونده عمشه درحالی که عمش اون رو برای پسر خودش کاوه در نظر گرفته طی یکسری اتفاقات مجبور به ازدواج با ارسلان میشه که این یک ازدواج صوریه و حالا بعد از چهارسال ارسلان برگشته و همه فکر می کنن که قراره به قولش عمل کنه اما الان زده زیر قولش و زنش رو نمی خواد طلاق بده...
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=4355
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • اسماعیل
    9 آذر -622 | 00:00

    به نظر شما فرق بین یه کتاب الکترونیکی و رمان چیه؟

  • پیروزه
    9 آذر -622 | 00:00

    هر رمان داستان جالب و جذابی داره و کسانی که خوندن رمان رو منتقد می کنند، حتی یک رمان رو امتحان نکرده‌اند.

  • جانان
    9 آذر -622 | 00:00

    آیا می‌توانم رمان خالص را به فرمت کتاب الکترونیکی تبدیل کنم؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!