| پنجشنبه 18 اردیبهشت 1404 | 22:56
رمان خوان
دانلود رمان
رمان باران عشق و غرور
  • نام: باران عشق و غرور
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، جنایی
  • نویسنده: Zeynab227
  • ویراستار: رمان خان
  • تعداد صفحات: 2166
  • حجم: 28.1 مگابایت
  • منبع تایپ: romankhaan.ir

توضیحات

باران تمجید در رمان باران عشق و غرور، دختر 22 ساله‌ای است که غرورش زبون زد خاص و عامه و لقب بی‌احساس شهر گرفته، درگیر دو مرد عجیب و مرموز می‌شه‌. ماهان شریفی، قاچاقچی حرفه‌ای که با ادعای عاشقی سر راه باران سبز می‌شه در صورتی که وعده باران رو به شیخ عجم عرب داده و آریا مجد، سرگرد تیزبین و شکاک پرونده که یک ساله دنبال ردی از ماهان شریفیه و فکر می‌کنه باران تو همه حقه‌های شریفی دست داره…

اسم رمان: رمان باران عشق و غرور
نویسنده این اثر: Zeynab227
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی، جنایی

گوشه ای از داستان رمان باران عشق و غرور

رو ازم گرفت و جزوه ش رو بست. می دونستم جمله های بی صدایی که تو ذهنش جولان میده به سمتم صف کشیده. پوفی کشید و کیفش رو برداشت و یکی از جمله های نابش رو زیر لــبی نثارم کرد. از در کلاس که خارج شدیم، با لبخند محوی تنهای نثار بازوش کردم و گفتم:
– به خودت فشار نیار…

چپ چپ نگاهم کرد.
– چشم قربان! عفو بفرمائید!
از سالن دانشکده خارج و وارد محوطه دانشگاه شدیم. همیشه وقتی کم حوصله و خسته بود، همین روند رو تکرار میکرد و ذهن پلیدم رو برای ادامه دار کردنش مشتاق، هرچند به افکارم محل ندادم. محوطه رو دور زدیم و به سمت ورودی پارکینگ رفتیم که نگار یک آن از حرکت ایستاد.

به سمتش برگشتم که به نقطه ای خیره شده بود. رد نگاهش رو گرفتم و با دیدنش مثل دفعه های قبل ابروهام جمع شد. تا الآن خیلی واضح به این بشر نامحترم حالی کرده بودم راه رو اشتباهی اومده، اما انگار فکر کرده بود با دست پس میزنم که… . پوزخندی زدم. صدای ناله وار نگار، شکاف وسط ابروهام رو عمیق کرد.

خرید کتاب
55,000 تومان
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=32300
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!