توضیحات
رمان باران زاد، داستانی جذاب و عمیق دارد که در مورد دو شخصیت اصلی، «تیراد» و «پدرش» است. تیراد، یک پسر بیتجربه و معلول است که تنها یادگار مادرش است و پدر تیراد یک ماهیگیر ناکام است که همیشه برای گذران زندگی خود و فرزندش تلاش میکند. یکی از ویژگیهای بارز این کتاب، به تصویر کشیدن دنیایی پر از سختی و ناتوانی است….
نام این اثر: رمان باران زاد
نگارنده: ضحی کاظمی
سبک: علمی، تخیلی، خانوادگی
قسمتی از رمان باران زاد
قایقران در خواب و بیداری سحرگاه، صدای خنده و آب بازی بچه ها را می شنود و صدای جیغ مرغان دریایی را کع ذوق زده از آفتاب و ماهی های نقره ای ریزی که به سطح آب می آیند، اطراف اسکله پرواز می کنند. قایقران به پیچیدن این صداها در کابین کوچک قایقش عادت دارد و نمی گذارد قهقهه ی بچه ها و غار غار بلند مرغان دریایی پیش از موعد بیدارشدنش، او را از اعماق خواب به سطح زندگی روزانه بازگردانند.
اوایل فصل آفتاب است و مادران خسته، برای ساعتی خواب بیشتر، پسربچه ها را صبح زود به آبتنی در اطراف اسکله تشویق می کنند. تعدادشان امسال از سال های قبل بیشتر است. فقط بچه های جزیره آکسان نیستند. بچه های آواره شده ی کشتی های جنوبی هم به آنها اضافه شده اند.
هر صبح از کپرهای کثیف و درهم اسکله معلق، خودشان را به آب لجن وار می اندازند، دورتادور دیوار جزیره آکسان شنا می کنند تا برای بازی به اسکله برسند. آب اطراف اسکله زلال تر است و در کنار قایق ها امنیت بیشتری احساس می کنند. اما سر و صدای آنها، خواب قایقران خسته از سفر را به هم می ریزد.