| پنجشنبه 18 اردیبهشت 1404 | 22:58
رمان خوان
دانلود رمان
رمان اگلاف
  • نام: اگلاف
  • ژانر: عاشقانه، پلیسی
  • نویسنده: ملیکا مکائیلی
  • ویراستار: رمان خان
  • تعداد صفحات: 693
  • حجم: 3.30 مگابایت
  • منبع تایپ: romankhaan.ir

توضیحات

کهزاد فخار در رمان اگلاف، لاشی‌ترین پسر روزگار است که لقب بهترین مخ‌زنِ توی مهمونی‌ها و پارتی‌ها رو از آن خودش کرده. یک شب به اصرار دوستاش سر از پارتی در میاره که هیچ ذهنیتی از میزبان نداره و درست همون شب مخ یکی از دخترهای پارتی رو میزنه و اونو به تخت‌خواب می‌کشونه، غافل از اینکه اون دختر یک سروانه‌ و…

اسم رمان: رمان اگلاف
نویسنده این اثر: ملیکا مکائیلی
ژانر رمان: عاشقانه، پلیسی

گوشه ای از داستان رمان اگلاف

هم خنده ام گرفت هم حرص، نیشخندی زدمو با دست سینه بدون موش رو لمس کردم.
_تو چی عزیزم؟ نمیخوای که خودم حالت و از این رو به اون رو کنم؟!
لبخند پر شیطنتی زد و زیر گلوم رو خیس بوسید.
_برمنکرش لعنت چشم عسلی.
هوم، از این بازی خوشم اومده بود، باید یه درس خیلی خوب به این آدم مافیایی بدم.

با یه فشار کوچیک از روم بلندش کردمو حالا من روی اون بودم، روی شکمش نشستمو با لبخند معنا داری تنم و پایین تر سُر دادم. چشم هاش بیشتر از قبل خمار شد. وقتی به نقطه مورد نظرم رسیدم مکث کردم.
– میدونی جالبی کار من چیه؟ !اینکه میتونم آدم های هوس باز و خونه خراب کن هایی امسال تو رو گیر بندازم.

تا همینجا هم کافی بود و بی توجه به چشم های پر از سوال و تعجبش، نیم خیز شدم و با دستبندی که از زیر بالشت بیرون کشیدم، دستهاش رو سریع با دستبند بستم و توی چشم های شکه زده اش گفتم:
_به جرم قاچاق مواد مخدر، تو بازداشتی بیبی بوی.
مات و مبهوت، نگاهی بین صورت جدی ام و دستبند، رد و بدل کرد و یهویی قهقه هاش به هوا رفت.

خرید کتاب
50,000 تومان
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romankhaan.ir/?p=32302
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!